نعل زدن. [ ن َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) نعل بستن. نعل کوبیدن. نعل کوفتن. نعل کردن. نعل را بر سم ستور استوار کردن : چون برآری تازیانه بگسلد زنجیر وی چون زنی نعلش شکالش بس بود بند قبای.منوچهری.|| نعلچه و میخ بر کف کفش کوبیدن.
معنی کلمه نعل زدن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) کوبیدن نعل به سم ستور.
جملاتی از کاربرد کلمه نعل زدن
در گذشته در راسته بزازان فضای بزرگی برای نعل زدن به اسب بوده و کاروانهای مختلفی که از این مسیر میگذشتند اسبان خود را در آنجا نعل میزدند که میتواند دلیلی برای نام این بازار باشد.