نستوهی

معنی کلمه نستوهی در لغت نامه دهخدا

نستوهی. [ ن َ ] ( حامص ) ستیزندگی. جنگجویی. پایداری. رجوع به نستوه شود :
سپاهی با شگفتی ها و دستانهای گوناگون
ز نستوهی فزون از حد ز انبوهی فزون از مر.امیرمعزی.

معنی کلمه نستوهی در فرهنگ فارسی

ستیزندگی . جنگجویی . پایداری .

جملاتی از کاربرد کلمه نستوهی

. . . تو آن بلاکش معصومی که هوش ویرانگر و ادراک عالی تو قادر به درک عقلانیت روزمره ما نیست. آری تو آن حماسه نستوهی . . . در این عهد بی‌خصلتِ بی‌هویتِ بی‌معنی، تو پاسوخته بیرون صحنه مانده، در جست‌وجوی معنی تآتر، جام خضر زمانه‌ای . . .