نیزه افکن

معنی کلمه نیزه افکن در لغت نامه دهخدا

نیزه افکن. [ ن َ/ ن ِ زَ / زِ اَ ک َ ] ( نف مرکب ) نیزه انداز. رامح.

معنی کلمه نیزه افکن در فرهنگ فارسی

نیزه انداز . رامح .

جملاتی از کاربرد کلمه نیزه افکن

بهر نیزه که بربایی سوار و افکنی بر چرخ نیاید بر زمین نسپرده اندر آسمان جان را
یکی مردی خویش ساز آشکار به کار افکن آن نیزه ی جان شکار