نبض دار
جملاتی از کاربرد کلمه نبض دار
اگر توقع آسایش از جهان داری مدار دست ز نبض مزاجگوییها
چه شد گر نبض زنجیرم ز جستن چاک می گردد غبارش نسخه دار الشفا در آستین دارد
زنان شاغل در کارخانههای مهمات سازی عمدتاً از خانوادههای طبقه کارگر، بین سنین ۱۸ تا ۲۹ سال بودند. آنها در ساخت گلوله، مواد منفجره، هواپیما و سایر مواد تهیهکننده جنگ در جبهه فعالیت داشتند و برخی از زنان ساعتها کار میکردند. این کار خطرناک و تکراری بود، بخارهای سمی تولید میکرد و شامل ماشین آلات خطرناک و مواد منفجره بود. کارخانههای سراسر انگلیس غالباً گرم نشده و بهطور ناشنوا سر و صدا داشتند. برخی از بیماریهای شایع و بیماریهایی که رخ دادهاست: خواب آلودگی، سردرد، اگزما، از دست دادن اشتها، سیانوز، تنگی نفس، استفراغ، کم خونی، تپش قلب، ادرار لکه دار صفرا، یبوست، ضعف سریع نبض، دردهای اندام و زردی و جیوه مسمومیت.
ز اشک و آه مگسل گردل روشن طمع داری که نبض آن گهر در کف ازین سررشته می آید