نیکو منظر

معنی کلمه نیکو منظر در لغت نامه دهخدا

نیکومنظر. [ م َ ظَ ] ( ص مرکب )دیداری. منظری. منظرانی : طریر؛ مرد نیکومنظر و دیداری. ( یادداشت مؤلف ). خوش سیما. نیکولقا :
هم میر نیکومنظری هم شاه نیکومخبری
بر منظر و بر مخبر تو آفرین باد آفرین.فرخی.

معنی کلمه نیکو منظر در فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱- خوش نما . ۲ - خوبروی زیبا .

جملاتی از کاربرد کلمه نیکو منظر

أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ این انبازان که می‌گویید به است یا او که آسمان و زمین آفرید، وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً و فرو فرستاد شما را از آسمان آبی فَأَنْبَتْنا بِهِ تا بر رویانیدیم بآن آب حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ بستانهای دیوار بست نیکو منظر ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها نبود شما را توان آن که درختان آن رویانیدید، أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ با اللَّه خدایی دیگر بود که در انبازی او را دیگرست، بَلْ هُمْ قَوْمٌ یَعْدِلُونَ (۶۰) نیست جز زان که ایشان قومی‌اند که او را بدروغ می‌عدیل و هامتا گویند.
زشت رویان زشت بینندش نکو رویال نکو وین عجب نه زشتر و باشد نه نیکو منظر است
چیست آن لعبت که زیبا شکل و نیکو منظر است؟ منظرش چون وصل زیبا منظران جان پرور است