[ویکی فقه] خبر مجرد از قرینه به خبر واحد فاقد قرینه دلالت کننده بر صدق اطلاق می شود. خبر مجرد از قرینه، مقابل خبر محفوف به قرینه، و به معنای خبر واحد بی قرینه است؛ به بیان دیگر، به خبر واحدی گفته می شود که از هر گونه نشانه و قرینه دلالت کننده بر صدق آن، خالی است. این همان خبر واحدی است که اصولیون در حجیت و عدم حجیت آن بحث می کنند. بیشتر روایات رسیده از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و امامان معصوم علیهم السلام اخبار واحد مجرد از قرینه می باشد. عناوین مرتبط ۱. ↑ معارج الاصول، محقق حلی، جعفر بن حسن، ص۱۴۸. ...
جملاتی از کاربرد کلمه خبر مجرد از قرینه
دلی که با رخ زلف تو همنشین باشد مجرد از غم و شادی و کفر و دین باشد
كلمه (وحى ) بطورى كه راغب گفته : به معناى اشاره سريع است ، كه البته هموارهاز جنس كلام و از باب رمزگويى و يا به صورت صوت و مجرد از تركيب و يا به اشاره و امثال آن است .
مؤ لف : اما اينكه گفتند: (رشته هاى مختلف علوم با آن همه پيشرفت كه كرده و به آن حداز دقت كه امروز رسيده ، در تمامى فحص ها و جستجوهاى دقيقش ، به هيچ خاصيت از خواصبدنى انسان نرسيده مگر آنكه در كنارش علت ماديش را هم پيدا كرده ، ديگر خاصيتىبدون علت مادى نماند، تا بگوئى اين اثر روح مجرد از ماده است ) سخنى است حق و هيچشكى در آن نيست ، لكن اين سخن حق ، دليل بر نبود نفس مجرد از ماده كه برهان بروجودش اقامه شده ، نميشود.
که عشق پاک چون روحی مجرد از تو می زاید
بحث فلسفى (درباره اينكه نفس (روح ) آدمى مجرد از ماده است )
کوهی خسته دل بجان گشت مجرد از جهان تاکه بدید بی جهت ذات و صفات ما فقط
روح آدمى مجرد و منزه از مكان ، زمان و تاريخ است ، كفر و نفاق نيز ملكه اي است نفسانى و مجرد از زمان و مكان . پس روحى كه به كفر و نفاق آلوده شد، گرفتار خطرى ابدى شده است و چون كيفر اخروى همان عقايد نادرست واعمال تبه كارانه انسان تبهكار است كه در قيامت ظهور مى كند، آنان با كيفرى ابدى دستبه گريبانند و آنچه امام صادق (عليه السلام ) به عنوان سر خلود در جهنم فرمود كه اگر كافر براى هميشه در دنيا مى ماند مى خواست تا ابد مرتكب معصيت مى شود: انما خلد اهل النار فى النار لان نياتهم كانت فى الدنيا ان لو خلود فيها ان يعصواالله ابدا(850) نيز به همين تعليل باز مى گردد.
چون قلب انسان را مقام لايقفى است ، يعنى مجرد از ماهيت است و در هيچ حدى او را وقوف نيست، لذا بي نهايت را نمى توان به الفاظ و عبارات كه برخاسته از اين نشاه عنصرى اند شرح كرد مگر آن كه در كنار صاحب دلى رحل اقامت افكنى و خودت به مقام اشمخ لا يقفى باريابى تا بيابى مقام ارفع دل
چو خار راه مسیح است سوزنی در عشق مجرد از دو جهان چون مسیح مریم باش
عاشق آن باشد که نبود در غم اهل و عیال خویش را سازد مجرد از تمام ماسوی
يا آنكه خدا را شناخت مى داند خدا موجود واحد بسيط تامكامل غنى با لذات و فوق التمام و فوق نامتناهى است و اگر او را شريك باشد مركب شود از ما به الاشتراك و ما به الامتياز و مركب مسبوق و محتاج به اجزاست و شيئى محتاجغنى الذات نيست پس معرفت خدا لازمه اش توحيد او در علم وعمل است ، و هر كه خود را شناخت مجرد از همه چيز شود و تنها به تكميل ذات خود پردازد، و هر كه دنيا را شناخت از دنيا رو بگرداند و در او زهد ورزد، و هركه مردم را شناخت عزلت از خلق گزيند.
مرگ هم ، مانند جوانى و پيرى ، حالتى است كه بر انسان عارض مى گردد. زندگىدنيايى را از او مى گيرد، همان طورى كه پيرى حالت جوانى را از انسان مى گيرد و به حالت پيرى مبدل مى سازد، مرگ هم انسان را به عالم برزخ و آخرت وارد مى كند، جسمبه جوهره اصلى خود كه خاك است بر مى گردد. روح انسان هم مانند جدا شدن آتش ازذغال ، از بدن جدا مى شود و در يك قالب مجرد از ماده ، (مانند موجودهايى كه درتلويزيون ظاهر مى گردد) زندگى برزخى خود را آغاز مى كند، همان طورى كه طفل پس از طى كردن دوران شكم مادر، دوران زندگى دنيوى را آغاز مى كند.
تایتانیک برای وینسلت بستری برای دریافت دستمزدهای بیشتر نبود. او نقشآفرینی در فیلمهای مستقلی که زیاد دیده نشدند را به بازی در فیلمهای بلاکباستر ترجیح داد و عقیده داشت که «هنوز چیزهای زیادی برای آموختن دارد» و آمادگی تبدیلشدن به یک ستاره را ندارد. وینسلت بعداً گفت که این تصمیم طول عمر کاری خودش را تضمین میکند. تنها فیلم وینسلت در سال ۱۹۹۸ درام مراکش بود که با بودجهٔ کمی ساخته شده بود. او پیشنهاد بازی در فیلمهای عاشقانه شکسپیر عاشق (۱۹۹۸) و آنا و شاه (۱۹۹۹) را برای نقشآفرینی در این فیلم رد کرد. فیلم مراکش بر پایهٔ رمانی به همین نام نوشتهٔ استر فروید ساخته شده و داستان مادری مجرد از انگلیس را روایت میکند که در آرزوی رسیدن به زندگی بهتری در دههٔ ۱۹۷۰ مراکش است. جانت ماسلین از نیویورک تایمز از تصمیم وینسلت برای دنبال کردن تایتانیک با چنین پروژهٔ نامتعارفی ستایش کرد و ذکر داشت که چقدر خوب «بیتوجهی و خوشبینی» شخصیت خود را به تصویر کشیدهاست.
هر چند مجرد از جهات است در جمله جهات می نماید
(آن كه در منشئات تمثلى نفسانى خود در حال انصراف ازشواغل حسى و موانع خارجى بينديشد اعتراف كند كه نفس چون قوت گيرد مانند نفوس متاءلهه تواند به سلطان كلمه نورى وجودى و امر كن ايجادى خود اشباح و اشخاصى همانند خود و يا ديگران انشاء كند، و چون مجرد از ماده و احكام آن و محيط و فائق بر آنها است ، به چشم بر هم زدنى به طى ارض به هر جا خواهدگسيل دارد، و به مواضح مختلف در اطراف و اكناف فرستد، تا به داد مظلومان برسند و گمشدگان را دريابند و نفوس مستعده را امداد نمايند.
عین ماهیت و حقیقت ذات هست هستی مجرد از هیئات
هر چند مجرد از خلایق شده ایم بیگانه ز صحبت خلایق شده ایم