خائن طبع

معنی کلمه خائن طبع در لغت نامه دهخدا

خائن طبع. [ءِ طَ ] ( ص مرکب ) خیانت پیشه. خیانتکار :
آب نرم است ولی خائن طبع
ساده رنگ است ولی پیچ و خم است.خاقانی.

معنی کلمه خائن طبع در فرهنگ فارسی

خیانت پیشه خیانتکار

جملاتی از کاربرد کلمه خائن طبع

زمانی بر مردم خواهد آمد که در آن ارج نیابد مگر فرد بی‌عرضه و بی‌حاصل، و خوش طبع و زیرک دانسته نشود مگر فاجر، مورد اعتماد قرار نگیرد مگر خائن، و به خیانت نسبت داده نشود مگر فرد درستکار و امین. در چنین روزگاری بیت‌المال را بهرهٔ شخصی خود گیرند و از قرآن جز نشان نماند و از اسلام جز نام

مناعت طبع و بلند نظرى  او با طمطراق و غرور عجيبى به سوى قصر خود مى رفت و به خاطر قدرت و تسلط خودبر مردم ، در ميان انواع خوشگذرانى ها سرمست و بى خبر بود و گروهى غافل و خائن دور او را گرفته بودند و نان جان نثارى و خاكسپارى او را مى خوردند، باكمال تجليل و شكوه سر و صدا مى رفت تا در قصر خود در آغوش كنيزان خوش سيما بيارمد، و از پرده دل براى بيچارگى مردم قاه قاه بخندد!