خون به دهان ا

معنی کلمه خون به دهان ا در لغت نامه دهخدا

( خون به دهان آ••• ) خون به دهان آمدن. [ ب ِ دَ م َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از تشنگی بسیار داشتن. بسیار تشنه بودن.

جملاتی از کاربرد کلمه خون به دهان ا

این اولین باریست که اندرسون برای فیلمبرداری فیلم خود به خارج از ایالات متحده سفر می‌کند و برای دومین بار، پس از فیلم خون به پا خواهد شد (۲۰۰۷)، با دی-لوئیس همکاری می‌کند. نخستین نمایش فیلم رشته خیال در تاریخ ۱۱ دسامبر ۲۰۱۷ در شهر نیویورک بود و سپس در ۲۵ دسامبر ۲۰۱۷ در ایالات متحده اکران شد.
چون مشک بوی خون به مشام آمد ای عجب از خاک و ریگ ناحیه ی نینوا هنوز
از این گیاه در طب سوزنی و به خصوص در فتیله گذاری استفاده می‌شود، به این صورت که آن را در مواضع خاص طب سوزنی بر روی بدن می‌سوزانند و از گرمای حاصل از آن برای تحریک جریان گردش خون به منظور جلوگیری از حساسیت و برای درمان بیماری یا بی‌حس کردن موضع، استفاده می‌کنند.
زین سخن شهزاده را جوشید خون با دل پر خون به صحرا شد درون
که در جنگ شیران شدن غرق خون به از دست خرگوش بودن زبون
دگر شنیدم عناب می نشاند خون به هر که گوید این حرف لازم است عتاب
فتاده خون به رحم یار دلستان گردد فکنده آب صدف در شاهوار شود
ز مویش صد هزاران خون به گردن نبودش جز میان یک موی بر تن
آستین پر خون به امید وصال سر بسی بر آستان خواهم نهاد
صد دل خون به در یک شکن زلف تو هست همچو عناب در آویخته اندر عنبی
راست چون موی برون آید اگر توبه چون خون به رگ من بدود
شود خون به تدریج شیر، از چه رو شد بدل با گل و لاله یکسر شکوفه؟