خون به دل کرد

معنی کلمه خون به دل کرد در لغت نامه دهخدا

خون به دل کردن. [ ب ِ دِ ک َ دَ ] ( مص مرکب )به رنج و تعب انداختن. در تعب انداختن :
خود را شکفته دار به هر حالتی که هست
خونی که می خوری بدل روزگار کن.صائب.

جملاتی از کاربرد کلمه خون به دل کرد

اگر شخصی عفونت شدید (جدی) داشته باشد، ویروس با سرعت بیشتری در بدنش تکثیر می‌شود. به دلیل این که تعداد ویروس بیشتری به وجود می‌آید، احتمال عفونت اندام‌های بیشتری (از جمله کبد و مغز استخوان) نیز به وجود می‌آید. مایعات موجود در جریان خون به بیرون از دیواره‌های رگ‌های کوچک و به داخل حفره‌های بدن ترشح می‌شوند. به همین دلیل خون کمتری در رگ‌های خونی گردش می‌کند (یا در اطراف بدن حرکت می‌کنند). فشار خون فرد آن قدر پایین می‌آید که قلب نمی‌تواند خون کافی به اندام‌های حیاتی (مهم‌ترین اعضای بدن) بفرستد. مغز استخوان هم نمی‌تواند پلاکت‌های کافی، که مورد نیاز برای انعقاد صحیح خون، تولید کند. خون‌ریزی اصلی‌ترین عارضه دنگی است (از مهم‌ترین مشکلاتی که یک بیماری ایجاد می‌کند).

از آن به بعد تا به حال كه حدود 6 سال مى گذرد، به فضل پروردگار و عنايات ائمه اطهار عليهم السلام هيچگاه براى آزمايش وكنترل خون به بيمارستان مذكور يا جاى ديگر مراجعه نكرده ام ، الحمدلله رب العالمين .

ز تاب غربت و غم موج خون به اوج برآید به پیش دیده من گر برند نام غریبان
پس سه بیتی، بعد غیبت، در سه بار برنوشت از خون به دیوار حصار
ما زبان شکوه را بر یکدگر پیچیده ایم از رگ ما خون به صد نشتر شود مشکل بلند
خستگی و ضعف: شایع‌ترین علامت انواع سرطان خون است و به دنبال کمبود گلبول‌های قرمز خون ایجاد می‌شود و ترکیبی از خستگی‌های جسمی را به وجود می‌آورد. خستگی ناشی از سرطان خون به مرور زمان میل به وخیم‌تر شدن دارد.
از وی سه اثر به نام‌های شام شهیدان و نوای آزادی و توفان خون به چاپ رسیده‌است. دو اثر نخست پیمان به صورت کل نایاب گردیده، اما توفان خون تلفیقی از اشعار دو اثر پیشین و اشعار چاپ نشده اش. توفان خون روز ۱۰ سرطان ۱۳۹۴ توسط انتشارات توانا در هرات چاپ شد.
جان فدای قاتلی کز حیرت نظاره‌اش زخم ما را شد فرامش خون به دامان ریختن
در حالی که اعتقاد بر این است که این وضعیت به‌دلیل پس‌زدن و برگشت خون به درون وریدهای لگن به سبب اختلال در دریچه‌های درون وریدها باشد، اما این فرضیه قطعی نیست. احتمال دارد این عارضه در دوران بارداری رخ دهد یا بدتر شود. اعتقاد بر این است که حضور هورمون استروژن در فرایند شکل‌گیری این بیماری نقش داشته باشد. انجام سونوگرافی، سی‌تی اسکن، ام‌آرآی یا لاپاروسکوپی به تشخیص این عارضه کمک می‌کنند.
فیلم پنجم او خون به پا خواهد شد محصول سال ۲۰۰۷ است که در آن با دانیل دی-لوئیس که مانند خود او کم‌کار است، همکاری کرد. این فیلم نامزد پنج اسکار بود و از موفق‌ترین فیلم‌های اسکار ۲۰۰۷ بود. این فیلم برای دی لوئیس دومین اسکارش را رغم زد. (وی در گذشته به خاطر فیلم پای چپ من برنده اسکار شده بود) خود اندرسن نیز برای این فیلم سرانجام نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردانی سال ۲۰۰۷ شد. هرچند که آن را به فیلم جایی برای پیرمردها نیست ساخته برادران کوئن واگذار کرد.
مشک را سودای زلفش، خون به جوش آورده است بی سبب خون جگر، در ناف آهو بسته نیست
سر گرد با جان به جوزا رسید تن کشته با خون به دریا رسید
برفت اوج فلک داد و شیون اصحاب گرفت موج شط خون به دامن محراب
تا سر زلف تو درهم می‌رود در جهان صد خون به یک دم می‌رود
تا مرا مهر تو همچون خون به‌ رگ‌ها شد درون از مشام من به ‌جای خوی همی آید گلاب

پديدآرندگان اين تحوّلات با مغز و فكر مردم كار داشته اند نه با شئون ظاهرى آنها درمحيط، چنين تحوّلاتى كمتر ممكن است بوى خون به مشام كسى برسد، در چنين محيطى ازكشتن و بستن و سوختن خبرى نيست . كسانى كه رهبرى اينقبيل انقلابها را به عهده دارند مى دانند كه تا مغز و فكر مردم عوض نشود شئون زندگىو چهره حيات يك ملّت عوض نخواهد شد. لذا تمام تلاش و كوشش خود را در رهبرى صحيحفكرى مردم بكار انداخته اند، اين قبيل انقلابها در دنيا به موفقيّتهاى بزرگ و درخشانى نائل شده اند.

مساءله 8 - كمترين مدت حيض سه روز و بيشترين آن مانند كمترين ايام طهر ده روزاست پس هر خونيكه كوتاهتر از سه روز و يا طولانى تر از ده روز باشد حيض نيست ،همچنين خونيكه زن بعد از قطع خون محكوم به حيضش ‍ ميبيند چه اينكه بخاطر عادت محكوم بحيض باشد و چه غير آن در صورتيكه بين خون قطع شده و خون جديد ده روز فاصله نشده باشد و بخاطر بيش از ده روز بودن آن دو خون با ايام پاكى در بين نتوان حكم بحيض بودن هر دو كرد چنين خونى نيز حيض نيست بلكه استحاضه استمثال آن كه زن داراى عادت هفت روز در ايام عادتش خون به بيند و سپس ‍ هفت روز پاك باشدو مجددا سه روز خون ببيند خون دومى حيض نيست بلكه استحاضه است .

شد از خون به هرگوشه ای آبگیر زآهنگ پیل دمان نره شیر