خدا گرفتن

معنی کلمه خدا گرفتن در لغت نامه دهخدا

خدا گرفتن. [ خ ُ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) بعذاب و لعن خدا دچار شدن. بعذاب الهی گرفتار شدن. بدبخت شدن. بدآوردن. کارها موافق مراد نیامدن. بغضب الهی گرفتار شدن :
کسی ازرقیب هر دم سخنی چرا بگیرد
ز گرفت ما چه خیزد مگرش خدا بگیرد.باقر کاشی ( از آنندراج ).

معنی کلمه خدا گرفتن در فرهنگ فارسی

بعذاب و لعن خدا دچار شدن بعذاب الهی گرفتار شدن .

جملاتی از کاربرد کلمه خدا گرفتن

و مقصود از جمله (لا تتخذوا الهين اثنين ) - و خدا داناتر است - نهى از تعدى از يك خدا و گرفتن چند خداست ، پس خصوص ‍ دو تا مقصود نيست ، بيش از دو خدا گرفتن را هم نهى مى كند،

O مراد از اينكه دو خدا نگيريد، آن نيست كه دو خدا گرفتن ممنوع است و سه خداجايز، بلكه اولاً نفى اقلّ، نفى اكثر را هم در خود دارد و ثانياً شايد منظور آيه ، عقيدهمشركان باشد كه مى گفتند: يك خداى خالق داريم و يك خداى ربّ و مدبّر، و عبادت هاىخود را براى خداى ربّ انجام مى دادند.(162)
مثلا اعتقاد به اينكه خدا دو تا و يا بيشتر است و نيز بتها را شفيعان درگاه خدا گرفتن ،شركى است ظاهر، و از اين شرك كمى پنهان تر شركى است كهاهل كتاب دارند، و براى خدا فرزند قائلند، و مخصوصا مسيح و عزير را پسران خدا مىدانند.