خشیل

معنی کلمه خشیل در لغت نامه دهخدا

خشیل. [ خ َ ] ( ع اِ ) خس و خاشاک سیل آورده که خشک شده باشد. ( از منتهی الارب ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ) ( از تاج العروس ).

معنی کلمه خشیل در فرهنگ فارسی

خس و خاشاک سیل آورده که خشک شده باشد

جملاتی از کاربرد کلمه خشیل

خشیل یکی از چاشنی‌های استان اردبیل، شهر اردبیل است که در شب چله، چارچار و مراسم خئدر پیامبر {خضر)، خوردن آن رایج است. خَشیل از غذاهای محلی مردم آذربایجان است که خوردن آن بین ساکنین مناطق مختلف آذربایجان و خصوصاً در مراسم شب یلدا رایج است، که به‌طور سنتی مردم عقیده دارند خوردن این غذا باعث مقاومت بدن در طول زمستان می‌شود.
تپه تاریخی《نصیر تپه سی》که از آثار مورد حفاظت سازمان میراث فرهنگی است در دیجوجین قرار دارد. قالی‌بافی از صنایع دستی مردم این روستا است. از جمله غذاهای محلی می‌توان خینگل، آش دوغ ، خشیل ، یارما پلو و حلوای سیاه اردبیل را نام برد. نقاشان این روستا در سطح شهر اردبیل نیز معروف هستند. از جمله نقاشان پیشکسوت در این روستا می‌توان به " اوستا مَندی " اشاره کرد.
روش دیگر تهیه خشیل، استفاده از آرد، روغن و زردچوبه است و هنگام خوردن، عسل و دارچین نیز به آن اضافه می‌کنند. در بعضی مناطق به جای شکر و عسل، دوشاب (شیره انگور) به آن اضافه می‌کنند.
خشیل مخلوطی است از آرد گندم و بلغور گندم پخته و روغن حیوانی و مقدار کمی نمک که آن را با آب جوش می‌پزند تا مانند شیربرنج سفت شود. به همراه شیره انگور سرو می‌شود. برخی معتقدند خوردن خشیل مقاومت بدن را در برابر سرما زیاد می‌کند.