خوش خواهش

معنی کلمه خوش خواهش در لغت نامه دهخدا

خوش خواهش. [ خوَش ْ / خُش ْ خوا / خا هَِ ] ( ص مرکب ) تندآرزو. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ مرکب ) شوق. اشتیاق تمام. ( از برهان قاطع ).

معنی کلمه خوش خواهش در فرهنگ فارسی

تند آرزو یا مشوق

جملاتی از کاربرد کلمه خوش خواهش

هر امر و فرمانى كه مى دهيم ، اسلحه دفاعى طرفمقابل را به حركت در مى آوريم . اگر خواهش كنى ، خواهشى بر آورده مى شود و اگرفرمان دهى ، رد خواهد شد. با كودك خوش رفتارى كن تا مهر و اعتقاد او را جلب كنى . دراين صورت است كه خواهش و پيشنهادت از امر و نهى ات گيراتر خواهد بود.