معنی کلمات حرف "پ" - صفحه 15
- پیوند هیدروژنی
- پیشنهادی
- پیش آمدن
- پوینت
- پخی
- پیشگرد
- پخش تلویزیونی
- پخش کردن
- پخمه
- پد
- پدال
- پداگوژی
- پدر بزرگ
- پدر سگ
- پدرام
- پلاتین
- پیش دبستانی
- پیش دره
- پیش رفتن
- پیش ستاره
- پیش من
- پیش نشین
- پیش نماز
- پیش نهاد
- پیش نویس
- پیش پرداخت
- پیش پیش
- پیش کشیدن
- پیش-
- پیش
- پیشآ
- پیشا
- پیشامد
- پیشان
- پیشاهنگ
- پیشاهنگی
- پیشاپیش
- پیشبر
- پیشت
- پیشتر
- پیشترین
- پیشخدمتی
- پیشداد
- پیشدست
- پیشران
- پیشرفت
- پیشرفته
- پیشن
- پیشنماز
- پیشنهاد کردن
- پیشنهاد
- پیشنهاده
- پیشه ور
- پیشه گانی
- پیشه گرفتن
- پیشه
- پیشو
- پیشوا
- پیشبینی
- پادزهر
- پریز
- پیشادست
- پخچ
- پرده
- پرست
- پروتون
- پرپر
- پشک
- پلم
- پي
- پک
- پیخ
- پیداوسی
- پیچند
- پاژن
- پاپیریوس
- پاپیتال
- پاپاسی
- پالنگ
- پاروب
- پاره پوره
- پاراوان
- پاراو
- پادزیست
- پادجریان
- پادام
- پاداش غذایی
- پاداش صبر
- پاداش بزرگ
- پاتینو
- پائین کوه
- پائین ولایت
- پائین خواف
- پائین شهر
- پاک اندیش
- پاکدوزی
- پایان دهی
- پایین رو
- پتوس
- پخش همراه
- پدافند عامل
- پراش الکترون
- پراکندگی ناکشسان
- پرخاش دیده
- پرودون
- پروران
- پروردگاری
- پروردگی
- پرورندگان
- پروزا
- پروسا
- پروسنان
- پروسپر
- پروسیا
- پروشان
- پرووانس
- پروویدانس
- پروین گسل
- پرژه
- پرکش
- پرکه
- پرکینه
- پرگا
- پرگان
- پرگرام
- پرگوهر
- پرگوی
- پری جان
- پری داری
- پری زده
- پری صورت
- پریدنی
- پریشان بودن
- پریستلی
- پریشان حواس
- پریشان رو
- پریشان شدن
- پریشان کننده
- پریشان گفتن
- پریشم
- پریور
- پریگور
- پز دادن
- پزه
- پس افکند
- پس بال
- پس بردار
- پس بودن
- پس خانه
- پس خزیدن
- پس خواندن
- پس خیز
- پس درد
- پس راندن
- پس رفتن
- پس رودک
- پس سر
- پس صحنه
- پشیان
- پل ذهاب
- پل پنجم
- پل چهارم
- پل گردن
- پلاتر
- پلانته
- پلانکت
- پلاش
- پلتاوا
- پلتیه
- پلرن
- پلفته
- پلن
- پلنگ کوه
- پلنگتوش
- پلنگر
- پلودیو
- پلوها
- پلکی
- پلیت
- پلیست
- پلیسیه
- پلیو
- پلیون
- پنج گنج
- پنج گوهر
- پنجاه هزار سال
- پنجش
- پنجشنبه بازار
- پنجشنبه شب
- پنجه بند
- پنجه هزار
- پنجه پایه
- پنجه کش
- پنجه گربه
- پنجهیر
- پند پذیرفتن
- پندره
- پنده
- پیشانی
- پلا