پیشن

معنی کلمه پیشن در لغت نامه دهخدا

پیشن. [ ش َ ] ( اِ ) لیف خرما که از آن رسن تابند ( برهان ). پیشند. ( آنندراج ) .

معنی کلمه پیشن در فرهنگ معین

(شَ ) (اِ. ) = پیشند: لیف خرما که از آن رسن تابند.

معنی کلمه پیشن در فرهنگ عمید

لیف خرما که از آن رسن یا چیز دیگر می بافند.

معنی کلمه پیشن در فرهنگ فارسی

( اسم ) لیف خرما که از آن رسن تابند.

معنی کلمه پیشن در ویکی واژه

پیشند: لیف خرما که از آن رسن تابند.

جملاتی از کاربرد کلمه پیشن

در کنفرانس رمیلان که در ۱۷ مارس ۲۰۱۶ برگزار شد مجلس مؤسسان یک کمیتۀ نظارتی ۳۱ نفره را انتخاب کرد که وظیفۀ تدوین قانون اساسی را برای سیستم سیاسی فدرالی بر عهده داشتند. در جلسات کمیتۀ نظارتی سه نام برای سیستم فدرالی پیشنهاد شد: نظام فدرالی دموکراتیک روژاوا-کردستان، نظام فدرالی دموکراتیک معربی-بت نهرین، نظام فدرالی دموکراتیک شمال سوریه. اعضای کمیتۀ نظارتی پس از مشورت نام نظام فدرالی دموکراتیک روژاوا-شمال سوریه را انتخاب کردند. این نام بعداً به ادارۀ خودمختار شمال و شرق سوریه تغییر یافت.
باب چهارم: در مسائل جهادیه پیشنمازان و واعظان.
ازل تاب و تب پیشنیهٔ من ابد از ذوق و شوق انتظارم
تیر کشید از بغل دفتر سیمین و زود پیشنهادی که داشت خواند بصد آب و تاب
آن دسته که در نزد تو پیشند همه با حرف رفیق نوش و نیشند همه
جان، سگ شکاری، جورا، بریک، توروس و گندری با تورموند جاینتسبین و چندین وحشی دیگر به آن سوی دیوار سفر می کنند. جان لانگ کلاو، شمشیر اجدادی مورمونت را به جورا پیشنهاد می کند، اما جورا اصرار دارد که آن پیش جان بماند.
گریز از پیشن مرد فرودست که جان خود گرو کرد و به تن زیست
تویی نشانه مران فاضلان پیشن را چنان که بیرونی را، غیاث دین جمشید
بیشند از ملایک و پیشند از همه گرچه کمند در خود و از هر یکی کمند
سخن پیشنیان بسیار گفتند ولی نی شیوهٔ عطار گفتند
مگر این سروران که در پیشند چون ز فضل و هنر ز من بیشند