پیشنهاد کردن

معنی کلمه پیشنهاد کردن در لغت نامه دهخدا

پیشنهاد کردن. [ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اراده کردن. قصد کردن. || عرضه کردن . پیشنهاد دادن. اعلام خواستاری کاری یا خریدی و یا فروشی. || طرح کردن مطلبی حلاجی شدن آنرا.

معنی کلمه پیشنهاد کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- قصد کردن اراده کردن . ۲- اعلام خواستاری کاری یا خریدی و یا فروشی پیشنهاد دادن عرضه کردن . ۳- طرح کردن مطلبی برای حلاجی شدن آن .

معنی کلمه پیشنهاد کردن در ویکی واژه

proporre
راه حل ارائه دادن٬ توصیه کردن

جملاتی از کاربرد کلمه پیشنهاد کردن

در سال ۱۹۸۰ آنا گرمان پس از پایان خواندن ترانه مردمی روسی به نام «Когда цвели сады» (آنگاه که باغ گل داشت) ناگهان درد شدیدی در پایش احساس کرد. پزشکان درمان جدی و عمل جراحی را پیشنهاد کردند ولکن او امیدوار بود با درمان‌های غیر مرسوم سلامتی اش را بازیابد.
فیزیکدانان هلندی،هندریک کاسیمیر و دیرک پولدر در آزمایشگاه‌های تحقیقاتی فیلیپس،وجود نیرویی بین دو اتم قابل جابجایی و بین مثلاً اتم و صفحه رسانا را در سال 1947 پیشنهاد کردند. این فرم ویژه نیروی کازیمیر - پولدر نامیده می‌شود.پس از گفتگو با نیلز بور،که اظهار داشت ارتباطی با انرژی نقطه صفر وجود دارد،کازیمر به تنهایی نظریه‌ای را پیش‌بینی کرد که نیروی بین صفحات رسانای خنثی را در سال 1948 پیش‌بینی می‌کند که به اثر باریک کازیمیر نام گذاری شد.
خواهران کستن بیشتر تمرین ارتباط غیر خشونت‌آمیز را پیشنهاد کردند که شامل مقاصد زیر است: [۴]
در زمان دولت سامانیان و در سال ۳۵۹ق به قضاوت شهر نسا منسوب شد و نیز پس از مدتی قضاوت جرجان (گرگان امروزی) را به او پیشنهاد کردند که این سمت را نپذیرفت. در همان روزها به عنوان سفیر دولت سامانی به دربار آل‌بویه رفت‌وآمد داشت و در کارهای سیاسی، قضایی و اجتماعی فعّال بود. حاکم سرانجام پس از ۸۴ سال زندگی -که بیشتر در پیِ دانش جوئی و نوشتن بوده‌است-در صفر سال ۴۰۵ هجری قمری درگذشت و در نیشابور به خاک سپرده شد.