پتوس

معنی کلمه پتوس در لغت نامه دهخدا

پتوس. [ پ ِ ] ( اِخ ) مردی رومی که او را به تهمت مخالفت با کُلد امپراطور روم محکوم به مرگ کردند و زن او مسماة به آرّی آرّیا پیش از او خود را بکشت و قبل از مرگ برای تشجیع شوهر خود گفت «پتوس ، بنگر مرگ را تعبی نیست » .

معنی کلمه پتوس در فرهنگ فارسی

مردی رومی

جملاتی از کاربرد کلمه پتوس

2. خوابانیدن عملی برای گسترش در گیاهان است، در این روش شاخه درحالی که به گیاه مادر متصل است در خاک قرار گرفته و رویش وزنه ای مانند سنگ می گذارند تا ریش دار شود پس از ریشه دار شدن محل اتصال گیاه با مادر توسط قیچی قطع می شود.(البته بعضی گیاهان مانند پتوس در آب ریشه دار و سپس در خاک قرار داده می شوند)