معنی کلمه پیش نماز در لغت نامه دهخدا
جبهه سایان سجود در اجلال ترا
آسمان در صف پس آمدگان پیشنماز.واله هروی.
پیش نماز
جبهه سایان سجود در اجلال ترا
آسمان در صف پس آمدگان پیشنماز.واله هروی.
معنی کلمه پیش نماز در فرهنگ معین
معنی کلمه پیش نماز در فرهنگ عمید
۲. کسی که نماز بخواند و دیگران به او اقتدا کنند.
معنی کلمه پیش نماز در فرهنگ فارسی
( صفتاسم ) آنکه در نماز جماعت مردم بدو اقتدا کنند امام جماعت مقابل ماموم : و امیر عادل رحمه ا...علیه را پیشنماز بود. معلم درس فارسی و پیشنماز مدرسه .
معنی کلمه پیش نماز در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه پیش نماز
قامتش را سجده بردم چون بهانه یافتم دی چو مست ناز از پیش نماز من گذشت
چه نخلست این که از پیش نماز خلق میخیزد چه شمعست اینکه جایش گوشه ی محراب میبینم
پیش نماز بگذرد سرو روان و گویدم قبلهٔ اهل دل منم سهو نماز می‌کنی
وی مدت کوتاهی نیز پیش نماز مسجد کسروی در محله حکم‌آباد تبریز بود.