پادام. ( اِ مرکب ) حلقه ای موئین که از موی دم اسب سازند و بر راه جانوران پرنده گذارند. دام. پایدام : دل خلایق از آنست صید آب روان که باد بر زبر آب می نهد پادام.نزاری.|| پرنده ای که نزدیک دام بندند تا پرندگان دیگر به هوای او آیند و در دام افتند. ملواح. خرخشه. خروهه. خرخسه. ( برهان ).
معنی کلمه پادام در فرهنگ معین
(اِمر. ) ۱ - دامی که از موی دم اسب برای گرفتن پرندگان درست می کنند. ۲ - پرنده ای که نزدیک دام می بندند تا پرندگان دیگر به هوای او در دام بیفتند. ۳ - حیله ، نیرنگ .
معنی کلمه پادام در فرهنگ عمید
= پای دام
معنی کلمه پادام در ویکی واژه
دامی که از موی دم اسب برای گرفتن پرندگان درست میکنند. پرندهای که نزدیک دام میبندند تا پرندگان دیگر به هوای او در دام بیفتند. حیله، نیرنگ.
جملاتی از کاربرد کلمه پادام
راسگوترا وی رئیس بخش مرکز روابط بینالمللی این بیناد میباشد. وی در سال ۲۰۰۲ به این مؤسسه پیوست. راسگوترا در سال ۱۹۴۹ وارد سرویس خارجی هند شد. وی سفیر هند در مراکش، تونیسیا، آمریکا، انگلیس، نپال، هلند، فرانسه و یونسکو بودهاست. وی از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۵ قائم مقام وزارت امور خارجه هند بوده و بنیانگذار مؤسسه بینالمللی مطالعات آسیا پاسیفیک دهلی میباشد. دولت هند به وی در سال ۲۰۰۲ جایزه پادام بهوشان اعطاء نمود. وی در حال حاضر عضو هیئت مشاور امنیت ملی میباشد.