معنی کلمات "فرهنگ فارسی" - صفحه 269
- تک و توک
- خدا جویی
- خدا خوانی
- تک و دو
- خدا دانی
- خدا دوران
- خدا دوستی
- تکاف
- تکافل
- غلط گرفتن
- غلط گویی
- غلظت داشتن
- غلغل کنان
- غله باز دادن
- غله خیزی
- غله زار
- سموک
- سمیدع
- سمیرم بالا
- سن زدگی
- اصلی کند
- خاطر گرفته
- سن سیمون
- سن لویی
- بها و نعم
- کمری شدن
- کمپرس کردن
- روزه گشا
- روزولت
- روزکی
- روزگار دیده
- جسوم
- جشب
- جشع
- نرگسه ٔ سقف چرخ
- تحیل
- نزاع کردن
- نزدیک امدن
- تحیه
- تخ تخ
- تخارستانی
- نزدیک تک
- نزدیک رفتن
- تخاری
- تخاس
- نزدیک گام
- نزهت بخش
- تخاطر
- فرده
- فردوس مکان
- رضی اباد
- جرمانوس
- رضی محله
- بیشه وان
- موشه غل
- قصبه شام
- فاطر السموات
- جلو جلو
- جلوه مست
- جلوه گری
- تهمت کرده شده
- جلک
- جلیان
- تهمت گاه
- تهنیت نامه
- تهنیت گر
- تهور رفتن
- تهی اغوش
- تهی رای
- تهی ساز کردن
- تهی شهر
- قبای اهنین
- قبای راه
- قبایی زره
- قبح منظر
- قبحا له
- شوی دشمن
- شوی فریب
- شوی مادر
- شک الود
- شک دادن
- شرطیت
- شرف الدوله
- شروال
- حاجی امین
- حاجی بکتاش
- حاجی خلیل
- حاجی داغ
- حاجی سیاح
- حاجی شاه
- حاجی قره
- حاجی لو
- مزدور دیوان
- نقل فروش
- نقل مذهب
- نقل گفتن
- نقله بر
- نم الود
- نم زدن
- باطل نیوش
- باطل پرور
- باغ جمال
- باغ خشک
- تخم دل
- تخم ریزی
- تخم پاشی
- تخیل کردن
- ذو کاهل
- رهبان خانه
- رواق بیستون
- رپ رپو
- ریشه وار
- شادخواری
- حسن کندی
- حسن کیا
- حسن گندمگون
- حسنان
- کتاب پوست کردن
- کتابت کردن
- تنگ زعفران
- تنگ زرد
- دوانزده
- دوانگشت
- عادل اباد
- عادل اول
- عاریت خواستن
- عاریت دادن
- دوامه
- بریدگان
- بریز و بپاش
- بریزه
- بریشم پوش
- بریمان
- بریمه
- نهر قصر
- نهر میان
- نهر یوسف
- دوازده یک
- دواله
- کرجی کش
- بهره یافتن
- جیپور
- بیشه بند
- کیمیا کردن
- کین اور
- کین اوری
- کین جستن
- کین جوی
- کین خواه
- نافع شدن
- علی احمدی
- نافله گزار
- ناقص العضو
- بیوسی
- امیرخان موصلو
- امیرده
- امیرلو
- امیرک بیهقی
- امیم
- امین السلطنه
- امین نیشابوری
- پرنس د گال
- پره سنگ
- میراباد قلی خان
- ریزن
- ریزه ریزه
- ریزه وند
- ریزه چین
- ریزه کار
- ریزوند
- ریزیده
- ریزین
- ریسا
- ایستی بلاغ
- ایل جاری کردن
- ایل شدن
- ترست
- تاویل کردن
- تأمل کن
- تأمین مدعی به
- تاک دشتی
- جهات قضیه
- حدس و تخمین
- حده
- دولاب باز
- دولاب گردانی
- دولابچه
- دولاچنگ
- دولت اندیش
- دولت برگشته
- زبان تازه کردن
- زبان تر کردن
- زبان تنگ سروک
- زبان دراز کردن
- خورش بر
- اطلس فروش
- اذریان
- اذری طوس
- خواجه مروارید
- خواجه سه یاران