خواجه مروارید

معنی کلمه خواجه مروارید در لغت نامه دهخدا

خواجه مروارید. [ خوا / خا ج َ / ج ِ م ُرْ ] ( اِخ ) نام ارمنی بوده است که سخت کوکناری و پشمی بوده و در نهایت فلاکت و کثافت می زیسته است. ( از آنندراج ) :
موش خرما و نیش گربه بید
نی قلیان خواجه مروارید.اشرف ( از آنندراج ).

معنی کلمه خواجه مروارید در فرهنگ فارسی

نام ارمنی بوده است که سخت کوکناری و پشمی بوده و در نهایت فلاکت و کثافت می زیسته است .

جملاتی از کاربرد کلمه خواجه مروارید

تصویر کرتیر در چندین سنگ‌نگاره بازنمایی شده‌است که اکثر آن‌ها متعلق به بهرام دوم بوده‌اند. کرتیر همیشه در نیم‌رُخ راست، همراه با کلاهی دایره‌ای با نشانی قیچی‌مانند، یک گردن‌بند با دانه‌های درشت مروارید و دستی بالارفته که به نشانهٔ احترام با انگشتش اشاره می‌کند دیده می‌شود. کرتیر بدون ریش است و احتمالاً خواجه بوده‌است.
خواجه شهاب‌الدین عبدالله مروارید در شرفنامه خود از مرقع منسوب به امیرعلی شیرنوایی که شاید نخستین مرقع در تاریخ باشد و در ۸۹۷ ه‍. ق. ساخته شده‌است، یاد می‌کند. مقدمه‌این مرقع به قلم خود وی است. ظاهراً امیرعلی شیر نوایی دستور داده بود از کتابخانه‌ها و اطراف و اکناف آثار نفیس هنری را جمع نمایند و با هم پیوند دهند و مرقعی بسازند. متأسفانه از این مرقع فعلاً نشانی در دست نیست.