ریزه چین

معنی کلمه ریزه چین در لغت نامه دهخدا

ریزه چین. [ زَ / زِ ] ( نف مرکب ) که قطعات خرد چیزی را بچیند و بردارد. ریزه خوار. ( یادداشت مؤلف ) :
جرعه خوار ساغر فکر بلند از تشنگی
ریزه چین سفره راز منند از ناشتا.خاقانی.رومیان هندوان پیشه او
چینیان ریزه چین تیشه او.نظامی.رجوع به ریزه خوار شود.

معنی کلمه ریزه چین در فرهنگ فارسی

که قطعات خرد چیزی را بچیند و بردارد .

جملاتی از کاربرد کلمه ریزه چین

آب کوثر از مهرش جرعه نوش اشفاق است نار دوزخ از قهرش ریزه چین احراق است
ریزه چین خوان من ذرات و من چون آفتاب از شفق در خون زنم هر روز نان خویشتن
اگر به هند روم طوطیان ذخیره کنند جهان شکر از ریزه چینی خوانم
بر در مطبخ تو از انجم آسمان ریزه چین خوان باشد
قانع به ریزه چینی انجم نیم چو ماه از خوان آفتاب، لب نانم آرزوست
جمعی که دل به ملک سلیمان نداده اند چون مور ریزه چینی خوان تو می کنند