امین السلطنه

معنی کلمه امین السلطنه در لغت نامه دهخدا

امین السلطنه. [ اَ نُس ْ س َ طَ ن َ / ن ِ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) از القاب دوره قاجاری بود. رجوع به فهرست اعلام تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه تألیف مستوفی چ 2 ج 1 شود.

معنی کلمه امین السلطنه در فرهنگ فارسی

از القاب دوره قاجاری بود

جملاتی از کاربرد کلمه امین السلطنه

تا چندین ماه پس از درگذشت ناصرالدین شاه و برتخت نشستن مظفرالدین‌شاه هیچ گونه خبری از خانم باشی نبود. تا اینکه مظفرالدین شاه میرزا علی اصغر خان امین السلطنه را عزل کرد و به قم تبعید کرد. با تبعید صدراعظم به قم، پدر خانم باشی جرئت کرده و شکایت به نزد مظفرالدین شاه برده که پس از درگذشت شاه شهید، صدراعظم به زور خانم باشی را در اختیار خود کرده و به نزد خود برده. هنوز هم پس از تبعید می‌گوید عیال من می‌باشد. شاه جدید که از بی آبروگی زنان پدرش خوشش نمیامد دستور داد چوب فراوان به صدراعظم مخلوع زده و خانم باشی را به خانهٔ پدر فرستاند.
روز شنبه (۸ ربیع‌الاول ۱۲۹۴ / ۱۸۷۷م) پنج ساعت به غروب مانده دو بالن از جلوخان مدرسه معلم خانه آسمان رفت، ما بعد از صحبت با وزراء در باغ رفتیم بالای شمس‌العماره، حرم هم پشت بام اندرون‌ها بودند. کل تهران هم از زن و مرد روی بام‌ها و کوچه‌ها و غیره بودند. بالن اولی قرمز رنگ بود، هوا رفت، اما کم وافتاد در باغ سپهسالار مرحوم، مردم هم رفتند، ما بودیم در بالای شمس‌العماره، سیاچی، امین السلطنه، عضد الملک، ادیب الملک، فرخ خان، باشی، وجیه و غیره بودند. بعد بالن سفید بزرگ برش فرنگی باد شد، باز همه مردم دوباره جمع شدند در بام‌ها و غیره، این دفعه بالن بسیار خوب هوا رفت، نیم ساعت درست روی آسمان شهر ایستاده بود، دو هزار ذرع هم بلکه بیشتر هوا رفت. خیلی خیلی تماشا داد دو نفر با هم با این بالن بالا رفتند، بالاخره در باغ نظامیه یا باغ سپهسالار حالیه افتاد، بالن هم پاره شد. خلاصه خیلی خیلی تماشا داد. هیچ وقت همچه تماشا مردم نکرده بودند.