ایل جاری کردن

معنی کلمه ایل جاری کردن در لغت نامه دهخدا

ایل جاری کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خبر کردن. ابلاغ کردن. اطلاع دادن مردم ده را برای کاری.

معنی کلمه ایل جاری کردن در فرهنگ فارسی

خبر کردن . ابلاغ کردن

جملاتی از کاربرد کلمه ایل جاری کردن

در سال ۲۰۰۶ بار دیگر طالبان اعلام موجودیت نموده و با حاکمیت افغانستان مخالفت ورزیدند و به بیشتر قسمت‌های جنوب افغانستان به ویژه زابل، قندهار و هلمند نفوذ کرده و پس از ۲ سال آغاز به پیشروی به سمت پایتخت نمودند. طالبان پاکستان نیز در سال ۲۰۰۷ میلادی با هدف استقرار حکومت اسلامی و جاری کردن قوانین شرع در پاکستان، وارد مبارزه مسلحانه شدند. از طالبان پاکستان به عنوان شبکه‌ای متشکل از تعدادی گروه‌های تندروی محلی نام برده می‌شود. در غیاب ارتش افغانستان این نیروها توانستند به مرور برای خود کارخانه‌های اسلحه‌سازی و مهمات‌سازی ایجاد کنند. ناتوانی در بازسازی کشور و فساد حکومتی در بین مقامات جدید افغانستان، در کنار میلیون‌ها افغان بیکار بازگشته از ایران و پاکستان، موجب سرخوردگی افغان‌ها گشت و گرایش به سمت این نیرو را دوباره افزایش داد. دولت افغانستان بار دیگر دولت پاکستان را به حمایت از طالبان متهم نمود.
لذا برهان نظم که بر قیاس استوار است، یکی از بنیان‌هایش را که همان شباهت کامل دو موضوع است از دست می‌دهد و دیگر لزومی به جاری کردن یک حکم بر هر دو موضوع نیست.
بطوریکه ۴۹ فروند بالگرد از مجموع ۵۰ بالگرد متعلق به هوانیروز، توسط هواپیماهای جنگنده عراقی هدف قرار گرفتند. در این مرحله از عملیات خیبر، نبرد در آب‌هایی با عمق ۲ متر انجام می‌شد، که در این میان، عراقی‌ها با استفاده از کابل‌های برق نصب‌شده در برخی کانال‌ها، اقدام به جاری کردن جریان الکتریسیته در آب‌های نیزارها نمودند، که این اقدام به برق‌گرفتگی و کشته‌شدن بسیاری از نیروهای ایرانی انجامید و در همان ایام نیز تلویزیون عراق، اجساد سربازهای ایرانی را در این کانال‌ها به نمایش گذاشت..