آتشسوزاندن (گفتگو): مشغول به کار آتش. (مجاز): دردسر ایجاد کردن، بازیگوشی و شیطنت کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه آتش سوزاندن
شاه ذی نواس مؤمنین مسیحیان به دین یهودیت فراخواند، وخطاب به آنان گفت: فقط دو راه در پیش دارید، یا اینکه مذهب ودین من بپذیرید ویهودی شوید و مسیحیت رها کنید، ویا اینکه شماهارا در آتش اخدود میسوزانم. مؤمنین مسیحیان راه دوم را اختیار نمودند، و در آتش سوزان أخدود بدستور پادشاه یمن «ذونواس » در سال ۵۲۴ میلادی سوزانده شدند. گفته شدهاست که برخی را یا شمشیر کشته و برخی را مثله کرده و برخی را به آتش سوزاندند و عدد کشته شدگان در آتش را بیست هزار نفر دانستهاند. [نیازمند منبع]
هنگامی که آتش درون مرا چون درون شعله میسوزاند، آب همی نوشم امّا آبرا بیهوده بینم چرا که گوئی آب نیز برای آتش سوزاندنی است.