دندان شیری
معنی کلمه دندان شیری در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه دندان شیری
نگارینی که چون بینی لب و دندان شیرینش به شَکّر برورش دادند گویی دُرّ و مرجان را
بیلب و دندان شیرین تو صبر از بن سی و دو دندان میکنم
حدیث آن لب و دندان شیرین ز مرجان جوی و از درّ عدن پرس
چرخ از کف الخضیب انگشت حیرت بر دهان پیش آن رخسار و آن دندان شیرین آورد
لب و دندان شیرینش بری ساخت مرا از شیر مرغ و جان آدم