آب گذشته

معنی کلمه آب گذشته در ویکی واژه

آب‌گذشته
از آب گذشته، شسته شده در آب. ساخت صفت مفعولی در معنای صفت فاعلی.

جملاتی از کاربرد کلمه آب گذشته

از خجلت دندان بتان بسکه عرق ریخت یک بحر ز سر آب گذشته است گهر را
زاهد همه عمرم به می ناب گذشته ست چون سبزه ی جو از سر من آب گذشته ست
گریه با آتش یاقوت محبت چه کند گر ز سر آب گذشته است شرارم پیداست
ز گردن آب گذشته ست و تشنه می میرد بلی چنین بود آن را که علت استسقاست