خارسر

معنی کلمه خارسر در لغت نامه دهخدا

خارسر. [ س َ ] ( ص مرکب ) چیزی که مانند خار باریک و سر تیز باشد. ( آنندراج ). هر چیز نوک دار. ( ناظم الاطباء ). خار بسیار سرتیز و هر چیز تیز نوکدار. ( فرهنگ شعوری ج 1 ص 361 ).

معنی کلمه خارسر در فرهنگستان زبان و ادب

{acanthocephalan, acanthocephalus} [دامپزشکی - پاتوبیولوژی] کرمی از راستۀ خارسران

معنی کلمه خارسر در ویکی واژه

کرمی از راستۀ خارسران.

جملاتی از کاربرد کلمه خارسر

آنجا که کشد خارسراز چاک گریبان چون غنچه ز برچیدن دامان چه گشاید
خارسرتباران دارای ساختار خرطوم‌مانند در ناحیهٔ سر و فاقد آرواره و روده هستند که بالغ آنها در رودهٔ مهره‌داران زندگی می‌کند. در حدود ۱۱۵۰ گونه از خارسران تاکنون توصیف شده‌است.
باغی که در او بلبل آتش نفسی هست محتاج به خارسردیوار نباشد
قرب آتش طلعتان تردامنی می آورد آب پای گل مشو، خارسردیوار باش
خارسرتباران ذرات غذایی را از طریق دیواره بدن می‌گیرند و برای این کار از بازوهای خاردار خود برای سُنبیدن دیوارهٔ اندام گوارشی میزبان خود استفاده می‌کنند.
چرخه زیستی خارسرتباران پیچیده‌است و میزبان‌های آن‌ها شامل بی‌مهرگان، ماهی‌ها، دوزیستان، پرندگان و پستانداران می‌شود. این کرم‌ها در چرخه زندگی به دو میزبان نیازمندند (نابالغ، به سخت‌پوست کوچک، بالغ، به ماهی‌ها).