معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 252
- نفی کردن
- نفیری
- نفیسی
- نفیش
- نق نق
- نقاب زدن
- نقاب پوشیدن
- نقاده
- نقار خانه
- نقارچی
- نقاری
- نقاش ازل
- نقاش باشی
- نقش انداختن
- نقش بین
- نقش طراز
- نقش علی
- نقش پذیر
- نقش پذیرفتن
- نقش پرداز
- نقش پردازی
- نقش پرست
- نقش پیوند
- نقشگر
- نقصان پذیر
- نقصانی
- نقطه بندی
- نقطه نقطه
- نقطه گاه
- نم نمی
- نماز گه
- نمازخوان
- نمالیده
- نمایان کردن
- نمایش خانه
- نمد تکیه
- نمدان
- نمرات
- نمردی
- نمره دادن
- نمره گذاری
- نمرور
- نمری
- نمسه
- نمطی
- نمه
- نمودنی
- نمک افشان
- نمک بار
- نمک تن
- نمکت
- نمکه
- نمکینی
- نمیدی
- نمیمه
- نمیه
- نهر پشته
- نهر علم
- نهر صالح
- نهبی
- نهایه
- نهایت پذیر
- نهاویس
- نهانی گشای
- نهانک
- نهاندار
- ننی
- ننگینی
- ننگی
- ننگ و ناموس
- ننگ و نام
- ننوشیدن
- ننواختن
- نهسک
- نهشتن
- نهض
- نهف
- نهفته نژاد
- نهفته نیاز
- نهق
- نهله
- نو مسلمان
- نو نهاده
- نو پوشیدن
- نو کرد
- نو کرده
- نو گذشته
- نو گرفته
- نوئی
- نوئین
- نوا خوانی
- نوا داده
- نوا پرداز
- نوائب
- نوابخش
- نواجم
- نواح
- نواحل
- نوارا
- نواران
- نواردوزی
- نوای مخالف
- نوبار
- نوباغ
- نوبالغ
- نوباوگی
- نوبت زدن
- نوبت گرفتن
- نوبتی زدن
- نوبختیان
- نوبرده
- ننشستن
- ننله
- ننمودن
- نوبنا
- نوبند
- نوبنیان
- نوریاب
- نوروزلو
- نوروزان
- نوبه ای
- نوبه زن
- نوبین
- نوبیه
- نوتاش
- نوترکی
- نوره خانه
- نورهی
- نورود
- نوروز جلالی
- نوروز خاصه
- نوروز صبا
- نوروز عرب
- نوروز ماه
- نوروم
- نورک
- نوزادگی
- نوساخته
- نوسال
- نوش بخش
- نوش بر
- نوش بهر
- نوش جام
- نوش جای
- نومولیت
- نومیدوار
- نون و القلم
- نونا
- نونشانده
- نونشست
- نوور
- نوویه
- نوپردازی
- نوپیدا
- نوپیشه
- نوچی
- نوژن
- نوک برگشته
- نوکاریز
- نویه
- نویک
- نژد
- نژو
- نکاز
- نکبت بار
- نکته جو
- نکته سنجی
- نکته شناس
- نکته فهم
- نکته پردازی
- نکته پرور
- نکته پیوند
- نکته چین
- نکته گذار
- نکته گوی
- نکرده کار
- نکری
- نکو رسمی
- نکو رنگ
- نکو رویی
- نکو سخن
- نکو سرشت
- نکو سیر
- نکو سیرتی
- نکو شدن
- نکو صورت
- نکو عهد
- نکو فال
- نکو فرجام
- نکو فعل
- نکو محضر
- نکو محضری
- نکو منظر
- نکو نامی
- نکو چشم
- نکو چهره
- نکو کرداری
- موزار
- موزه دوز
- موسایی