نویه

معنی کلمه نویه در لغت نامه دهخدا

نویه. [ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) شاخ تر و تازه را گویند که از درخت رسته باشد. ( از برهان ) ( از آنندراج ). سرع. ( برهان قاطع ) ( السامی ). سرعوع. ( السامی ). || رطوبت و تری که در درختان است. ( ناظم الاطباء ). || نوحه. ( فرهنگ اسدی نخجوانی ،از یادداشت مؤلف ). فریاد و فغان و زاری و ناله. ( از ناظم الاطباء ) :
گوش تو سال و مه به رود و سرود
نشنوی نویه خروشان را .رودکی ( یادداشت مؤلف ).
نویه. [ی ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سرچهان بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده ، در 85 هزارگزی جنوب شرقی سوریان و 9 هزارگزی جاده شیراز به اصفهان ، در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و 350 تن سکنه دارد. آبش ازقنات ، محصولش غلات و حبوبات و انگور، شغل مردمش زراعت و قالی بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

جملاتی از کاربرد کلمه نویه

هرتسل درشهر پست، مملکت مجارستان، در یک خانواده یهودی مترقی ثروتمند متولد شد. پس از یک دوره کوتاه فعالیت حقوقی در وین، به عنوان خبرنگار روزنامه وینی نویه فرایه پرسه در پاریس مشغول به کار شد. با مواجهه با رویدادهای ضد یهودی در وین، به این نتیجه رسید که احساسات ضد یهودی، ادغام یهودیان را غیرممکن می‌سازد و تنها راه‌حل برای یهودیان، تأسیس یک کشور یهودی است. در سال ۱۸۹۶، هرتسل جزوه‌ای با عنوان "دولت یهود" را منتشر کرد که در آن چشم‌اندازهای خود از یک سرزمین یهودی را شرح داد. ایده‌های او توجه بین‌المللی را به خود جلب کرد و به سرعت هرتسل را به یک چهره برجسته در جهان یهود تبدیل کرد.
تل قبرستان نویه مربوط به هزاره ۴ و ۳ قبل از میلاد است و در شهرستان بوانات، بخش سرچهان، دهستان سرچهان، ۳۰۰ متری غرب روستای نویه، سمت راست جاده فرعی آسفالته توجردی به قلات واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۱۹۷۲۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
یک نوازنده آلمانی است. او گیتار لید گروه نویه دویچه هرته رامشتاین است.
دفتر مرکزی روزنامهٔ نویه زورشر زایتونگ در شهر زوریخ قرار دارد.