نوساخته

معنی کلمه نوساخته در لغت نامه دهخدا

نوساخته. [ ن َ / نُو ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) نوساخت. نوساز. جدیدالبناء. || نورسیده. تازه به دوران رسیده : علی چه کرده بود که بایست با وی چنین رود من روی کار بدیدم این قوم نوساخته نخواهند گذاشت که از پدریان یک تن بماند. ( تاریخ بیهقی ).

معنی کلمه نوساخته در فرهنگ فارسی

نوساخت . نوساز . جدید البنائ یا نو رسیده . تازه به دوران رسیده .

جملاتی از کاربرد کلمه نوساخته

انجامه، واژه‌ای نوساخته در زبان فارسی است، که به‌جای ترقیمه و خاتمه به کار می‌رود.
پسوند ن در پایان این واژه همان است که در پایان واژگان نهنبن، سوزن، روزن، انجمن، هاون، پرویزن، چمن و واژگان نوساخته تاون و پوشن نیز دیده میشود و پسوندی است که با آن اسم و بویژه اسم ابزار میسازند.
پسوند نون در پایان این واژه همان است که در پایان واژگان نهنبن، سوزن، روزن، میهن، روشن، برزن، هاون، پرویزن، چمن و واژگان نوساخته تاون و پوشن نیز دیده می‌شود و پسوندی است که با آن اسم و به‌ویژه اسم ابزار می‌سازند.
واژه «تاون» از ترکیب تاو (تاب) و -َن (پسوند اسم ابزارساز) ساخته شده است و از برابرنهاده‌های فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. واژگان کهن سوزن، روزن، نهنبن، پرویزن، میهن و واژه نوساخته پوشن نیز به همین روش ساخته شده‌اند.
در آغازِ کارِ فرهنگستان نخست، برخی از اهل قلم مخالفت‌هایی با واژه‌سازی کردند و حتی واژه‌های نوساخته را به ریشخند گرفتند اما فرهنگستان زبان فارسی به کار خود ادامه داد و واژه‌هایی ساخت که اینک در جامعه فارسی‌زبان ایران رواگیده شده‌اند، برای نمونه: بازداشت، کودکستان، شهرداری، دادگاه، دادستان، نمایشگاه، خزه، گرده‌افشانی، فرودگاه و هزاران واژه دیگر.
با اعمار و تکمیل بناهای نوساخته ۹۵ اتاقی در سال ۱۳۶۰، دانشکده‌های ادبیات و علوم انسانی، اقتصاد و دانشکدهٔ پزشکی کابل در آن مستقر گردید.
سید ظهیرالدین مرعشی نام مازندران را نوساخته و جدید می‌داند و می‌نویسند از ماز نام کوهیست که از گیلان تا لار و قصران کشیده شده‌است و درون دیواری را که مازیار دستور ساختن اش را داد مازندرون می‌گفتند.