معنی کلمه نکو رنگ در لغت نامه دهخدا نکورنگ. [ ن ِ رَ ] ( ص مرکب ) خوش رنگ : نکورنگ اسب زریر و درفش ببرد او ابا آن سر بیدرفش.فردوسی.
جملاتی از کاربرد کلمه نکو رنگ چو من لعلی که یاقوت نکو رنگ گرفت از خجلت من قلعه در سنگ چون بخارش نه خار یکسو شد گل نکو رنگ و شکل و خوشبو شد به زیر باز در شیر نکو رنگ تو گفتی شیر دارد باز در جنگ