نویک

نویک

معنی کلمه نویک در لغت نامه دهخدا

نویک. [ ن ُ ی َ ] ( اِ ) زمان و هنگام. نوبت و دور. || نی لبک. || شاخه رز. شاخه باریک. ( ناظم الاطباء ).
نویک. [ ن ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند. در 79 هزارگزی شمال غربی درمیان و 10 هزارگزی جنوب غربی شاخن ، در منطقه کوهستانی معتدل هوایی واقع است و 214 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و چغندر و میوه ها، شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

معنی کلمه نویک در دانشنامه عمومی

نویک روستایی است در دهستان شاخنات از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۴۳ نفر ( در ۲۰ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه نویک

در این اپیزود ثابت می‌شود که دول ذکر شده در این موضوع دستی نداشتند و همچنین دیوید پالمر مایک نویک رئیس دفترش را که به او خیانت کرده بود را اخراج می‌کند و کیم سعی می‌کند پدرش را ببخشد.