نکته گوی

معنی کلمه نکته گوی در لغت نامه دهخدا

نکته گوی. [ ن ُ ت َ / ت ِ ] ( نف مرکب ) نکته سنج. نکته پرداز. ( آنندراج ). بلیغ و زبان آور و لطیفه گو. ( ناظم الاطباء ). آنکه نکته های دقیق و لطیف گوید. ( فرهنگ فارسی معین ) : دیوانه ای نام او ابوالفوارس به غایت نکته گوی. ( ترجمه محاسن اصفهان ص 113 ).

معنی کلمه نکته گوی در فرهنگ فارسی

( نکته گو ی ) (صفت ) آنکه نکته های دقیق و لطیف گوید .

جملاتی از کاربرد کلمه نکته گوی

چند گردید گرد علم و هنر جان دانای نکته گوی مرا
مرا گوئی کزین دم نکته گوی ندارم در خور ایندم بیانی
خامش نکته گوی گشته هلال به بیانی چو لولو مکنون
ای پیر دیر اهل خرابات محرمند زین راز نکته گوی و رها کن بهانه را
جامیم نکته گوی شهر ولی از لبت در سخن خجل باشم