نمک بار. [ ن َ م َ ] ( نف مرکب ) نمک ریز. نمک افشان. که نمک فروریزد. - نمک بار شدن ؛ گریان شدن. اشک فروریختن. نمک انگیز شدن : چو ابر از شوربختی شد نمک بار دل از شیرین شورانگیز بردار.نظامی.
جملاتی از کاربرد کلمه نمک بار
چو ابر از شوربختی شد نمک بار دل از شیرین شورانگیز بردار