نکو شدن

معنی کلمه نکو شدن در لغت نامه دهخدا

نکو شدن. [ ن ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) نیکو شدن. بهبود یافتن. اصلاح شدن. و رجوع به نیکو شدن شود :
ز بدگهر همه نیک تو بد شود لیکن
به قول نیک تو فعل بدش نکو نشود.خاقانی.

معنی کلمه نکو شدن در فرهنگ فارسی

نیکو شدن . بهبود یافتن . اصلاح شدن

جملاتی از کاربرد کلمه نکو شدن

مرا به حیرت آیینه رحم می‌آید طرف به‌این‌همه‌ زشت و نکو شدن ستم است