نوپیدا

معنی کلمه نوپیدا در لغت نامه دهخدا

نوپیدا. [ ن َ / نُوپ َ / پ ِ ] ( ص مرکب ) نوایجاد. ( آنندراج ). جدید. تازه. نو. به تازگی پیداشده و ظاهرگشته. ( ناظم الاطباء ).
- نو پیدا کردن ؛ بدعت. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه نوپیدا در فرهنگ فارسی

نو ایجاد ٠ جدید ٠ تازه ٠ نو ٠ به تازگی پیدا شده و ظاهر گشته ٠

جملاتی از کاربرد کلمه نوپیدا

یکی از برجسته‌ترین کارهای وی را می‌توان سر و سامان دادن و سرپرستی محاسبات گاه‌شماری ایران در زمان وزارت خواجه نظام‌الملک که در دورهٔ پادشاهی ملک‌شاه سلجوقی (۴۲۶–۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست؛ محاسبات منسوب به خیام در این زمینه، هنوز معتبر است و دقتی به مراتب بالاتر از گاه‌شماری میلادی دارد. وی در ریاضیات، نجوم، علوم ادبی، دینی و تاریخی استاد بود. نقش خیام در حل معادلات درجهٔ سوم و مطالعاتش دربارهٔ اصل پنجم اقلیدس نام او را به‌عنوان ریاضی‌دانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرده‌است. نوپیدا کردن نظریه‌ای دربارهٔ نسبت‌های هم‌ارز با نظریهٔ اقلیدس نیز از مهم‌ترین کارهای اوست.