چست چالاک
جملاتی از کاربرد کلمه چست چالاک
ایمان بسلامت، به در مرگ بریم احسنت، زهی، چستی و چالاکی ما
به زیرت او همی چالاک و چست و چابک و چعره شخآشوب و زمینکوب و رهانجام و قویپیکر
اسیرم درکف نفس هوسناک تو بگشا بندم از پا چست و چالاک
او که صید دل ما کرد چنان راند سمند که بگردش نرسد چستی و چالاکی ما
رقص چست و قامت چالاک او راستی را رشک سروِ کشمرست
چنان آن چست رو چالاک میرفت که باد ازگرد او در خاک میرفت
وقت سحر چابک و چالاک و چست قطع کند راه بعزم درست
ز دیبا گستریده فرش بر خاک صبا فراش گشته چست و چالاک
ای آنکه درینجهان چو تو پاکی نیست زیبا و لطیف و چست و چالاکی نیست
وقت حیرت نیست حیرت پیش تست این زمان در ره در آ چالاک و چست