چوچوله بهم زن. [ ل َ /ل ِ ب ِ هََ زَ ] ( نف مرکب ) خانم باز. متمایل به معاشرت و خفت و خیز با زنان بدکاره و این ترکیب از تصنیفی در همین زمینه اقتباس شده است که گوید : علی چینی بندزنم من چوچوله بهم زنم من. ( فرهنگ لغات عامیانه تألیف سیدمحمدعلی جمال زاده ).
معنی کلمه چوچوله بهم زن در فرهنگ فارسی
خانم باز متمایل بمعاشرت و خفت خیز با زنان بد کار و این ترکیب از تصنیفی در همین زمینه اقتباس شده است ٠
جملاتی از کاربرد کلمه چوچوله بهم زن
تحقیق به اسباب هوس ربط ندارد هنگامهٔ آیینه و تمثال بهم زن
عالم بهم زنی تو بیک چشم همزدن لعل تو جان دهد چو مسیحا بیکدمی