چراغ زمانه

معنی کلمه چراغ زمانه در لغت نامه دهخدا

چراغ زمانه. [ چ َ / چ ِ غ ِ زَ ن َ / ن ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خورشید و آفتاب. چراغ روز. چراغ جهان :
همه شب همی راند خود با گروه
چو خورشید تابان درآمد ز کوه
چراغ زمانه زمین تازه کرد
در و دشت بر دیگر اندازه کرد.فردوسی.رجوع به چراغ زمان شود.

معنی کلمه چراغ زمانه در فرهنگ فارسی

خورشید و آفتاب ٠چراغ روز ٠ چراغ جهان .

جملاتی از کاربرد کلمه چراغ زمانه

اکنون که زمانه از تو طورست خورشید چراغ مرده نورست