چشم بدست بودن. [ چ َ / چ ِ ب ِ دَ دَ ] ( مص مرکب ) منتظر کمک و احسان بودن. گرفتن بخشش یا کمکی را منتظر بودن. - چشم بدست کسی بودن ؛ از کسی طمع داشتن. ( آنندراج ). از کسی توقع احسان داشتن. ( فرهنگ نظام ) : خواهم از عالم بالا چو صدف روزی خویش چون نگین چشم بدست همه کس نیست مرا.صائب ( از آنندراج ).
معنی کلمه چشم بدست بودن در فرهنگ فارسی
منتظر کمک و احسان بودن گرفتن بخشش یا کمکی را منتظر بودن .
جملاتی از کاربرد کلمه چشم بدست بودن
رخش چو آتش و بر وی سپند دانه خال برای چشم بدست این زمان، همین و همان
شبنم غنچۀ بیداردلان چشم بدست صیقل سینۀ روشنگهران دست ردست
از پی چشم بدست اینک در ایام بهار خار با خاصیت عدل تو با گل بهم است
خراب حالی من دورباش چشم بدست وگرنه گنج چو ویرانه در بغل دارم
تا ساقی دور است شه بزم ولایت آشفته کجا چشم بدست دگرانست