چرخ کینه ساز

معنی کلمه چرخ کینه ساز در لغت نامه دهخدا

چرخ کینه ساز. [ چ َ خ ِ ن َ/ ن ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آسمان و فلک غدار. || بخت. || بخت بد و سرنوشت بد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به چرخ ستمکار و چرخ غدار شود.

معنی کلمه چرخ کینه ساز در فرهنگ فارسی

آسمان و فلک غدار . یابخت

جملاتی از کاربرد کلمه چرخ کینه ساز

مبارک آمد روز و مساعد آمد یار سلاح کینه بیفکند چرخ کینه گذار
حیات بخشا چرخم ز غبن خواهد کشت به تیغ کین من از چرخ کینه خواه بخواه
پای رفتارم ندارم ورنه چرخ کینه جو داده بودم تاکنون از صفحه گیتی فرار
بادا ز دست حادثهٔ چرخ کینه کش پیراهن حیات عدوی تو چاک چاک
نگشتم ایمن ازین چرخ کینه‌خواه هنوز دو اسبه بر سر کین‌اند مهر و ماه هنوز
چو اشک درد نمایی ، چو مهر دلسوزی چو بخت دوست فروشی ، چو چرخ کینه وری
اگرچه رشته مشروطه را سری است دراز بیا، به کوتهی ای چرخ کینه جو پرداز
چون روزگار غالب و چون چرخ کینه کش چون آسمان بلند و چو خورشید بی نظیر
بس زبر دست ست چرخ کینه‌توز پنبه ی خود را در این آتش مسوز
چو از تأثیر چرخ کینه بنیاد گذار ما برآن ویرانه افتاد،