چراغ اه

معنی کلمه چراغ اه در لغت نامه دهخدا

( چراغ آه ) چراغ آه. [ چ َ / چ ِ غ ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ظاهراً خاقانی در بیت ذیل بمعنی شعله و سوز آه ، شعله دم ، روشنی دم ونفس و آه مشتعل و فروزان آورده :
با چراغ آسان نشاید بر سر گنج آمدن
من چراغ آه چون بنشاندم آسان آمدم.خاقانی.

معنی کلمه چراغ اه در فرهنگ فارسی

( چراغ آه ) ظاهرا خاقانی در بیت ذیل بمعنی شعله و سوز آه شعل. دم روشنی دم و نفس و آه مشتعل و فروزان آورده .

جملاتی از کاربرد کلمه چراغ اه

به نور عقل ره دور عشق نتوان رفت چراغ آهی ازان روی آتشین برکن
هر کجا در گلخنی دیوانگان را مجلسی است شمع آن مجلس چراغ آه آتشناک ماست
چند چراغ آه من عمر مرا تبه کند روشنی جهان شود خانه من سیه کند
دل که در او سوز عشق راه ندارد روشنیی از چراغ آه ندارد
چراغ آه تو اهلی جهان کند روشن ولی چه سود که پای چراغ تاریک است
خاطر آشفته ای دارم که هر ساعت نفس راه لب را می کند گم گر چراغ آه نیست
با چراغ آسان نشاید بر سر گنج آمدن من چراغ آه چون بنشاندم آسان آمدم