خدو

معنی کلمه خدو در لغت نامه دهخدا

خدو. [ خ ُ / خ َ ] ( اِ ) تف. آب دهن. ( از ناظم الاطباء ). آب دهن را گویند که از اثر مزه چیزی بهم رسد. ( برهان قاطع ). آب دهان که بهندی تهوک گویند. ( از آنندراج ). خیو.بزاق. بساق. بُصاق. تفو. خیوی. ( یادداشت بخط مؤلف ). بفج. ( از حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ) :
آن روی و ریش پرگه و پر بلغم و خدو
همچون خبزدویی که کنی زیر پای پخچ.لبیبی.می بارد از دهانت خدو ایدون
گویی که سر گشادند فوگان را.لبیبی.همان کز سگ زاهری دیدمی
همی بینم از خیل و خلم و خدو.عسجدی.گر خدو را بر آسمان فکنم
بی گمانم که بر چکاد آید.طاهرفیض.از بد چرخ آسیاکردار
خشک شد در دهان بنده خدو.سوزنی.سبک خدوی خود انداخت در دهانش و گفت
بکردم ای پسر این گفت تو همه تسلیم.سوزنی.او خدو انداخت بر روی علی
افتخار هر نبی و هر ولی.مولوی.او خدو انداخت بر رویی که ماه
سجده آرد پیش او در سجده گاه.مولوی.چون خدو انداختی بر روی من
نفس جنبید و تبه شدخوی من.مولوی.باز او آن عشرها با آن خدو
می بچسبانید بر اطراف رو.مولوی.تُفال ؛ خدو انداختن است. تُفل ؛ خدو انداختن. خشوع ؛ خدوی لزج انداختن. ( از منتهی الارب ).

معنی کلمه خدو در فرهنگ معین

(خَ ) (اِ. ) آب دهان ، بزاق .

معنی کلمه خدو در فرهنگ عمید

آب دهان، بزاق، تف.

معنی کلمه خدو در فرهنگ فارسی

آب دهان، خیو، بزاق، تف
( اسم ) آب دهان بزاق .

معنی کلمه خدو در ویکی واژه

آب دهان، بزاق

جملاتی از کاربرد کلمه خدو

منتقدان به این شکل استدلال می‌کنند که آوردن دلیلی این‌چنینی برای اثبات آسمانی بودن قرآن، از دو جهت، مخدوش است و ضعف و ناتوانی دلیل فوق را آشکار می‌خوانند:
بعدها، به‌طور مسلم، استفاده از سلاح کشتار جمعی در عراق تصویر سابق آمریکا را مخدوش کرد. در ۲۰۰۸، ۸۵٪ مردم فرانسه دولت و بانک‌های آمریکایی را مسئول بحران مالی ۲۰۱۰–۲۰۰۷ می‌دانستند.
چهارم، رگرسورهای دیگری گنجانده شده‌اند تا اطمینان حاصل شود که متغیرهای مخدوش کننده نمی‌توانند باعث شوند که یک رگرسور به صورت فجیعی قابل توجه به نظر بیاید.
که مرا بی لقای مخدومان هیچ حظی زرندگانی نیست
نه ممدوح را بین نه مذموم را که سری در آن هست مخدوم را
آنچه برای ما در افغانستان اهمیت دارد، این است که امنیت جمهوری اسلامی مخدوش نشود. نقشه آمریکا این است که ایران را با جهان اهل سنت درگیر کند، بنابراین جمهوری اسلامی باید به گونه‌ای عمل کند که امنیت ایران مخدوش نشده و آمریکا به اهداف خود دست نیابد. شیعیان افغانستان برای جمهوری اسلامی اهمیت زیادی دارند و ایران تلاش دارد حل موضوع افغانستان از طریق جنگ نباشد و همه اقوام افغانستان در اداره کشور سهیم باشند.
به خاک بندگی او مزینست خدود به داغ پیره‌ری از موسَمست جباه
آرتور اسپیریدویچ در هتلی در استاتن آیلند از دنیا رفت در حالی که لوله گاز به دور گلویش پیچیده شده بود. پلیس ادعا کرد که او خودکشی کرده است ولیکن در زمانی که بدن او کشف شد گاز هتل قطع شده بود. هیچ تحقیق بیشتری در مورد مرگ او صورت نگرفت و پرونده فوراً مخدومه اعلام شد.
صدر و مخدوم م آنکو ز شرف پنداری دوجهان روح مجرّد به یکی پیرهن است
صفی اصفهانی بیشتر به سرودن مثنوی پرداخت، از مثنوی‌های مشهور او یکی در بحر خسرو و شیرین نظامی است که با بیت «خدواندا به عشقم رهبری کن/ خدایی کرده‌ای، پیغمبری کن» آغاز می‌شود. در بحر مثنوی مولوی نیز سروده است. ساقی‌نامه‌ای از او ذکر شده و دیوانش تا ۶ هزار بیت می‌رسد.
و قیل انت من المسحّرین ای ممّن سحر مرّة بعد اخری حتّی اختلّ عقله و اضطرب رأیه، و یقول العرب هو مسحور و مجنون و مطبوب. و قیل من المسحّرین ای من المخدوعین یعنی تخدع من السّحر.
آرامگاه مَخدوم‌قُلی مربوط به اواخر دوره قاجاریه - دوره پهلوی است و در شمال استان گلستان، شهرستان مراوه‌تپه، روستای آق‌تقه قدیم واقع شده‌است. این اثر در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۲۲۲۵۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
اندرین دور همچو مخدومم کز کفش بخل در عدم باشد
چشم و ابرو خط و خال و زلف و گیسو خدوقد لطف صنع ایزدی را شاهد آمد یک بیک
این آرامگاه شامل مقبرهٔ مخدوم‌قلی فراغی شاعر ملی ترکمن‌ها (مرگ در ۱۱۶۹ یا ۱۱۷۶ ه‍. ش) و پدرش دولت محمد آزادی می‌شود.
مرا گر خدوند یاری دهد عجب نیست گر شهریاری دهد
اسمش الضحی ام خدود الکواعب ابدر الدجی ام وجوه الحبایب
پس چه عذر آرم بر اهل هنر با این هنر گر نسازم از چو تو مخدوم اسباب و ضیاع