حیثیت

معنی کلمه حیثیت در لغت نامه دهخدا

حیثیت. [ ح َ / ح ِ ثی ی َ ] ( از ع ، مص جعلی ، اِمص ) وضع. اسلوب. ( آنندراج ). نظر. لحاظ. اعتبار: و شوکت و صولت مائی و منی بحیثیتی میراند که... ( ترجمه محاسن اصفهان )....تا به حیثیتی که چون بجوار ایزدی واصل شد... ( تاریخ قم ).

معنی کلمه حیثیت در فرهنگ معین

(حِ یَّ ) [ ع . حیثیة ] (مص جع . ) اعتبار، آبرو. ج . حیثیات .

معنی کلمه حیثیت در فرهنگ عمید

۱. اعتبار، آبرو، خوش نامی.
۲. [قدیمی] وضع، حالت، جهت.

معنی کلمه حیثیت در فرهنگ فارسی

جهت، اعتبار، آبرو
(مصدر ) ۱ - وضع اسلوب . ۲ - اعتبار آبرو . جمع : حیثیات .

معنی کلمه حیثیت در فرهنگستان زبان و ادب

{prestige} [جامعه شناسی] اعتبار و ارزش و احترامی که فرد به دلیل موقعیت شغلی یا اقتصادی یا اجتماعی یا فرهنگی در جامعه از آن برخوردار است

معنی کلمه حیثیت در ویکی واژه

reputazione
onore
اعتبار، آبرو.
حیثیات.

جملاتی از کاربرد کلمه حیثیت

اول آنکه: طالب مدح و آوازه بوده باشد، به حیثیتی که به هر نوع ممکن شود در صدد حصول آن برآید حتی به ریا کردن در عبادات، و ارتکاب محرماتی که باعث دست آوردن دل مردم باشد و این شخص از اهل شقاوت، و غریق دریای هلاکت است.
تندی خوی تو از تاله فرو بسته لبم ورنه حیثیت مرغان چمن فریادست
افسانه بایگان در ۲۰ تیر ۱۴۰۲ پس از حضور با کلاه در نمایش یک تئاتر به‌عنوان تماشاگر و فراخوانی دوباره به دادگاه، در اینستاگرام گفت به دلیل فشارها و قضاوت‌های سختگیرانه، نادیده‌گرفته شدن فعالیت هنری و حیثیت اجتماعی‌اش از عرصه بی‌حرمت بازیگری کناره‌گیری می‌کند.
در سال ۱۵۹۶م، از آنجایی که محکومیت آنِّه پِدِرسْدوُتِر باعث شرمساری دیگر اعضای خانواده و اقوام متهم شده بود، بار دیگر به منظور اعاده حیثیت از وابستگان وی پرونده قبلی گشوده شد. اما در سال ۱۵۹۸م، بالاترین مرجع قانونی موجود در آن زمان ضمن بررسی مجدد پرونده، حکم صادره را صحیح تشخیص داد و دلیل صدور حکم که انجام فعالیت خسارت بار ادعا شده بود را موجه دانست.
جمهوری -‌ایران چو بود عزت احرار سردار سپه مایهٔ -‌حیثیت احرار
زان طلب حیثیت قطع طریق با تو گر باشد یکی نعم الرفیق
در ۱ اکتبر ۲۰۰۸، دادگاه عالی فدراسیون روسیه حکم داد که نیکلای دوم و خانواده‌اش قربانی سرکوب سیاسی هستند و از آن‌ها اعاده حیثیت کرد. این اعادهٔ حیثیت، توسط حزب کمونیست فدراسیون روسیه محکوم شد و قول داده شد که این تصمیم، «دیر یا زود اصلاح خواهد شد».
پائی بسته و دستی گشاده، قلمی گرفته و دلی داده ام که زبان بی زبانی گشایم و نیستی هستی نمای خویش را به وجهی که در کسوت عبارت زیبا نماید باز نمایم، ولی پای تا سر فکرتم و سر تا پای حیرت که کاخ سخن را به کدام دست باید افراشت، و پیش طاق مصطبه نامه را بچه نقش باید نگاشت. اگر از صداع خمار مهاجرت شکایت کنم خاکم به دهان چه مباینت و کدام مفارقت؟ از یمن ساقی ارتباط ارواحم همواره باده جان افزای وصال در جام است و چنانچه از نشاط ساغر مواصلت چهره روایت را طراوت دهم مهرم بر زبان کدام قرب و چه مواصلت؟ بواسطه عدم اختلاط اشباح زهر روان فرسای مهاجرتم پیوسته در کام، هجری به وصل مخلوط دارم و شامی به صبح مربوط. از جهتی به مرحله ها دورم و به حیثیتی واقف بزم حضور.
حکومت مرکزی چین مدعی است دست نامرئی ترکیه و روسیه است که می‌خواهد بخشی از آنچه را چین متعلق به خودش می‌داند زیر نفوذ بگیردند. در مقابل، اویغورها با نگاهی به تمدن و گذشته و تفاوت‌های چشمگیری که میان شیوه زندگی، سنت‌ها و اعتقاداتشان با چین وجود دارد و این که چین از دید آنها دولتی است که در گذشته‌ای نه چندان دور قلمروشان را غصب کرده، ترجیح می‌دهند حتی در ازای مماشات با روسیه و ترکیه، خود را از زیر یوغ چین که در تلاش برای از میان بردن هویت تاریخی و قومی آنها است خود را از اردوگاه‌های شستشوی مغزی و کار اجباری چین رها کرده با حیثیت انسانی به زندگیشان ادامه دهند.
پس وجود هر موجودی مرکب است از وجودات متعدده و اگر یکی از آنها مفقود شود گویا بعضی از أجزای وجود او مفقود شده و از اینجا روشن می شود که هر موجودی که در وجود اقوی و نحو وجود آن اتم و اکمل است، مراتب وجود آن از حیثیت عدد و شدت و قوت بیشتر است و صفات کمالیه آن اقوی و اکثر است چون وجود واجب اتم و اکمل همه موجودات، و تام فوق تمام و قائم به نفس خود، و باعث قیام سایر وجودات است پس جامع همه مراتب وجود است و محیط به کل خواهد بود.
عرفا (تا آنجا که ما اطلاع داریم از زمان محیی الدین به بعد) مسئلهٔ اصیل بودن وجود را عنوان کرده‌اند، ولی از نظر آن‌ها وجود مساوی است با ذات حق و غیر وجود همه چیز کثرت است و خیال و وهم؛ یعنی عارف برای ممکنات دو حیثیت که یکی حقیقی است و دیگری اعتباری قائل نیست.
آمادونی سیمونی وارداپتیان (ارمنی: Ամատունի Սիմոնի Վարդապետյան؛ ۲۴ اکتبر ۱۹۰۰ – ۲۷ ژوئن ۱۹۳۷) یک سیاست‌مدار اهل ارمنستان بود. بین سال‌های ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۷ وی دبیر اول حزب کمونیست ارمنستان بود. وی در جریان پاکسازی بزرگ تیرباران شد. در سال ۱۹۸۸ از وی اعاده حیثیت شد.
پس از اعاده حیثیت او در سال ۱۹۶۳، با همسرش لیز لندن، یک کمونیست فرانسوی که در مسکو با وی آشنا شده بود، به فرانسه رفت.
«جای مسرت است که دولت جناب آقای زاهدی که خود یکی از طرفداران جبهه ملی بوده، تصمیم دارند که شرافتمندانه از حیثیت و آبروی ایران دفاع نموده و در راه صلاح و افق ملت حداکثر فداکاری را بنمایند.»
و اشاره به این است قول خدای تعالی «و کنا نخوض مع الخائضین» یعنی «بودیم ما که فرو می رفتیم در باطل، با کسانی که فرو می رفتند» و از سلمان فارسی رضی الله عنه مأثور است که «بیشتر از همه مردم از حیثیت گناهان، کسی است که کلام او در معصیت خدا بیشتر باشد» مردی بود از انصار که به مجلس آنان که ذکر معاصی را می کردند می گذشت و می گفت: «وضو بگیرید که بعضی از چیزهائی را که شما می گویید از حدث بدتر است» و خوض در باطل، نقل کردن گناهانی است که گذشته است، به محض خواهش نفس، بی آنکه ضرورتی باعث نقل آن باشد پس این، غیر از غیبت و سخن چینی، و سوای فحش و دشنام و امثال اینها است.
وی در تاریخ ۱۴ مارس ۱۹۵۶ اعاده حیثیت شد.
از ویژگی‌های عمده توتالیتاریسم؛ تبلیغات وسیع و سنگین دروغین، دستگاه پلیسی و اطلاعاتی پیچیده، بحران‌سازی، دشمن‌تراشی، کیش شخصیت و قداست بخشیدن به رهبر و ارزش‌های حکومت، ترویج دیدگاه ماکیاولی (حفظ قدرت به هر قیمت)، حذف اندیشه‌های متفاوت و ایدئولوژی‌های مخالف خود، ترویج فرهنگ حذفی و خودپرستانه، ایجاد فضای رعب و وحشت، زندان، شکنجه، سانسور شدید خبری، انتخابات غیرآزاد و نمایشی، ایجاد طیفی از افراد وفادار از قشر لمپن و افراد بی‌طبقه جامعه از طریق امکانات مادی، انحصار رسانه‌های عمومی و مجازی، استفاده حداکثری از آن برای بی‌حیثیت نمودن مخالفان از طریق ساخت فیلم‌های تبلیغاتی است.
دورنگی و یک رنگ سوزیش دارد رخم را به حیثیت زعفرانی
در گلستانیکه یک گل لاله وش باشد دورنگ میرود حیثیت گلهای یک رنگ از میان
غرض در هر مقامش وجه خاصیست بهر حیثیت او را اختصاصی است