معنی کلمه اخوان الصفا در لغت نامه دهخدا
رسائل اخوان الصفا مشتمل بر 51 مقاله است. پنجاه مقاله هر کدام مربوط بیکی از فنون طبیعی و ریاضی و الهی و مسائل عقلی و اجتماعی و غیره و مقاله پنجاه ویکم در اقسام مسائل به ایجاز و اختصار و در ذیل مقالات کیفیت معاشرت اخوان صفا و خلان وفا و شروط داخل شدن در انجمن آنها نوشته شده است.
پاره ای از مقالات بحدی پخته و استوار بقلم آمده که بعد از حدود هزار سال اکنون هم مورد قبول و پسند علما است و حدود فکر و اطلاعات بشری پس از ده قرن وارسی و کنجکاوی هنوز بجائی افزونتر از آنها نرسیده است از روی اینگونه نمونه ها توان بدست آورد که مسلمین بمدت دو سه قرن تا چه پایه در معارف بشری پیشرفت کرده بودند. مؤلفان رسائل نام خودرا آشکار نمیساختند اما در نشر افکار و عقاید خویش ساعی بودند و مقالات آنها بمدت حدود یک قرن در سراسر بلاد و ممالک اسلامی انتشار یافت و فکرها را بخود متوجه و در مجامع علمی و دینی گفتگوها برپا ساخت. کسانی که با فلسفه سر و کار داشتند مخصوصاً معتزلیها در نشراین رسائل همت گماشتند و هر کجا میرفتند پنهانی نسختی را همراه می بردند یا به رازداری سپرده ببلاد دوردست می فرستادند. نخستین کسی که رسائل اخوان الصفا را ببلاد اندلس برد ابوالحکم عمروبن عبدالرحمن کرمانی بود.چیزی نگذشت که رساله ها در تمام بلاد اندلس انتشار گرفت و علماء و دانشمندان نواحی روی این مقالات بحثها وتحقیقات کردند . ورود این رسائل در اندلس نزدیک صد سال پس از تشکیل اصل جمعیت اخوان الصفا و تألیف رساله ها واقع شد ولی اندلسیها نخستین بار این مقالات را از ابوالحکم شنیدند و از این جهت بعضی تصور کرده بودند که مؤلف اصل رسائل هموست. باری نویسندگان اخوان الصفا در صدد آمیختن دین با فلسفه و تطبیق آنها بر یکدیگر بودند. بروایت قفطی درتاریخ الحکماء ابوحیان توحیدی مینویسد که در سال 373 هَ. ق. وزیر صمصام الدوله ( یعنی ابوعبداﷲبن سعدان متوفی 375 ) درباره «زیدبن رفاعه » و سخنان او از من پرسش کرد من شرحی از وی و انجمن اخوان الصفا بازنمودم و گفتم رسائل اخوان الصفا را بنظر استادم ابوسلیمان منطقی رسانیدم وی پس از تدبر و مطالعه گفت مقصود نویسندگان این مقالات مطابقت دین با فلسفه بوده است و حال آنکه این دو را با هم سازگاری نتوان داد زیرا هر کدام را طریق و بنیادی مخصوص است. نام و نسب پنج تن از اعضاء اخوان الصفا و نویسندگان رسائل بطوری که از گفتار ابوحیان بدست می آید از این قرار است : ابوسلیمان محمدبن معشر بستی معروف به مقدسی و ابوالحسن علی بن هارون زنجانی و ابواحمد مهرجانی و عوفی و زیدبن رفاعه. نام و ترجمه حال بعضی از این نویسندگان مانند زیدبن رفاعه هاشمی ، در تاریخ بغداد تألیف خطیب بغدادی آمده است. شهرزوری در تاریخ الحکما مینویسد رسائل اخوان الصفا 51 مقاله و الفاظ کتاب یعنی انشاء عبارات از مقدسی است. وی نام و نسب پنج نفر از نویسندگان رساله ها را چنین ضبط کرده است : ابوسلیمان محمدبن مسعود بستی معروف بمقدسی و ابوالحسن علی بن وهرون صابی و ابواحمد نهرجوری و عوفی بصری و زیدبن رفاعه. جرجی زیدان در آداب اللغة العربیة ( ج 2 )، راجع بجمعیت و رسائل اخوان الصفا چیزی نوشته و نام پنج نفر از اعضا را مطابق نقل قفطی ضبط کرده است. در کتاب الاخلاق عندالغزالی ( ص 72 ) عقیده یکی از مستشرقین را نقل میکند که ابوحیان توحیدی متوفی 389 هَ. ق. یکی از اخوان الصفا بود. این گفتار خاصه از جهت تاریخ وفات ابوحیان واهی بنظر میرسد زیرا ابوحیان چنانکه از آثار خودش معلوم میشود تا سال 400 هَ. ق. حیات داشت و بعضی وفات او را در 414 نوشته اند و سُبکی در طبقات الشافعیه نام اورا در جزو علمائی که میان سنوات 400 - 500 هَ. ق. درگذشته اند ثبت کرده است. ابوحیان چنانکه از نقل قفطی و مقدمه مقابسات برمی آید ظاهراً با اخوان صفا همراه نبوده است اما بعض اعضاء آن انجمن را مانند زیدبن رفاعه و مقدسی دیده و با آنها گفتگو کرده است و خودمیگوید در باب عقاید اخوان صفا چیزی از مقدسی پرسیدم مرا شایسته جواب نشمرد. اگر گفته های ابوحیان از باب نعل وارون زدن نباشد معلوم میشود که وی نه داخل اخوان صفا بوده و نه با عقاید آنها موافقت داشته است.واﷲ العالم. ( غزالی نامه تألیف همائی صص 82 - 86 ).