خشایارشا

معنی کلمه خشایارشا در لغت نامه دهخدا

خشایارشا. [ خ َ ] ( اِخ ) خشایارشا پسر داریوش کبیر پادشاه ایران است مادر او آتس سا دختر کوروش بزرگ بود و در سن 35 سالگی بتخت نشست. ( 486 ق.م. ). چون خشایارشا بتخت نشست نخست با لشکری عازم مصر شد و با وجود مقاومت سخت مصریان شورش آن ناحیه را فرونشاند کیفیت جنگ و فرونشاندن آتش شورش معلوم نیست ولی همینقدر می دانیم که خشایارشا چون فاتح آمد خبیش رئیس شورشیان که خود را فرعون خوانده بود فرار کرد و همدستان او سخت مجازات شدند و مصب نیل به غارت ایرانیان رفت. پس از آن برادر خود هخامنش را والی مصر کرد و در تحت حمایت او نجباء و روحانیون مصری به حقوق خود رسیدند و با اختیاراتی که به آنها داده شده بود باقی ماندند. 484 ق.م. ( نقل از کتاب تاریخ هرودت کتاب 7، بند 7 ). اما قضیه بابل : بابل نیز از موقع استفاده کرد و علم طغیان برافراشت ولی وقایع این شورش هم درست معلوم نیست. اسم یاغی را هرودت ذکر نکرده است ولی از الواحی که بدست آمده معلوم میشود که چند نفر ادعای سلطنت کرده اند زیرا اسم چند نفر از ایشان مانند: «بل شیمانی » یا «بل شیمانا» و «وشی کوشتی » بدست آمده که این دو نفر خود را پادشاه بابل خوانده اند بعد آک شی ماسو نام خود را پادشاه بابل و ممالک دانسته ولی از این اشخاص لوحه هایی که تاریخ آن سال بعد از جلوس خشایارشا باشد بدست نیامده باری چنین معلوم میشود که زوپیر «zopyre» نام از طرف ایران والی بابل گشته و شورش را فرونشانده است گر چه چندی بعد او کشته شد ولی پسر او بغابوخش بجای او معین شد بهرحال معلوم میشود که در این بار پارسی ها با بابلی ها بخشونت رفتار کرده اند هرودوت می گوید دیوارو معابد شهر را به حکم شاه خراب کردند و مجسمه مردوک رب النوع بزرگ بابلی ها را به ایران آوردند. «آریان » و «استرابون » گویند معبد بزرگ «اساهیل » خراب شد. این هیکل زرین در نزد بابلی ها خیلی مقدس و مورد پرستش مردمان بود و هر پادشاه قانونی در اول هر سال بابلی دست می گرفت لذا با آوردن آن به ایران بابل از مقام پایتختی محروم شد و ایالتی از ایالات ایران گردید. از لوحه های بابلی یعنی از عنوان خشایارشا در اسناد معاملات بابلی ها چنین مستفاد میشود که در سال سوم یا چهارم سلطنت خشایارشا این واقعه روی داد زیرا در سال پنجم سلطنت او عنوان این شاه را «پادشاه ممالک » نوشته اند و اسمی از بابل نیست پس تاریخ این شورش باید تقریباً بین 482 و 471. ق. م. و قبل از جنگهای ایران و یونان باشد. جنگ ایران و یونان : قبل از اینکه بشرح این جنگ بپردازیم باید بگوئیم که این جنگ بطوری که هرودوت شرح آن را نوشته است یکی از وقایع مهم تاریخ بشر بشمار رفته و محققین قدیم و جدید اروپا بی استثناء عقیده دارند که دوره هخامنشی دوره پارسی مشرق قدیم یا آخرین کلمه آن بود و دولت پارس در ضمن بسط خود بالاخره به یونان برخورد و جنگ بین دو ملت هندو اروپائی به معنی اعم درگرفت و بالاخره برتری تمدن اروپایی محقق شد. از این ببعد شالوده استیلای عنصر یونانی و تمدن آن در مشرق قدیم ریخته شد و این شالوده محکمتر شدتا در زمان اسکندر استیلای عنصر یونانی تحقق یافت و دوره جدید در تاریخ مشرق قدیم شروع گردید. اما مدارک این جنگ متأسفانه یکطرفه است زیرا هر چه ما در باره این جنگ می دانیم مطالبی است که هرودوت تاریخ نویس یونانی ذکر کرده است و در مدارک شرقی اصلاً کلمه ای وجود ندارد و از ارقام و نوشته های هرودوت نیز برمی آیدکه او مطالب خود را از یونانیهای دیگر گرفته و متأسفانه چون قول طرف مقابل در دست نیست مدارک او همه جا گزافه گویی بلامعارض است اما از نوشته های هرودوت برمی آید که اثر حمله ایرانیان بسیار بوده و بعبارت دیگراز طرف ایرانیان به یونانیان صدمات فراوان رسیده است چه حسیات ضد پارسی در آثار یونانیان آن زمان یا نزدیک بدوره آن جنگ بسیار بوده است. وقایع قبل از جنگ : هرودوت وقایع و عللی که موجب شد تا بین خشایارشا ویونانیان جنگ در گرفت بدین شرح ذکر میکند: دمارات پادشاه سابق اسپارت که در زمان داریوش به او پناهنده شده و حال از نزدیکان خشایارشا گردیده بود همواره به او می گفت که شاه ایران می تواند پلوپونس را بگیرد و حکومت آنجا را تغییر دهد و دمارات را پادشاه کند و البته در این صورت او دست نشانده ایران خواهد بود.

معنی کلمه خشایارشا در فرهنگ فارسی

خشیارشای اول .شاهنشاه هخامنشی ( جل.۴۸۶ - مقت. ۴۶۵ ق .م . ) پسر و جانشین درایوش بزرگ . مادر وی (( آتوسا ) ) دختر کورش است . خشیارشا بهنگام جلوس ۳۴ سال داشت . وی بخوشگذرانی و عیاشی و تند خویی مشهور است . این پادشاه سرکوبی یونانیان را برخود و اجب دانست و پس از گذشتن سپاه ایران از داردانل ( هلس پونت ) وارد خاک یونان شد . (( لئونیداس ) ) سردار یونانی با هفت هزار تن مامور تنگه ترموپیل گردید. ایرانیان از آن تنگه گذشتند و سیصد اسپارتی که بطور اجبار در آن تنگه بودند تا آخرین تن کشته شدند. ایرانیان پس از عبور از تنگه بطرف آتن رفتند و چون یونانیان در زمان داریوش (( سارد ) ) را آتش زده بودند ایرانیان هم برای انتقام پس ازفتح آتن ارک و معبد آتن را آتش زدند .بعد از این فتح خشیارشا (( مردونیه ) ) را در یونان گذاشت و خود بطرف آسیا حرکت کرد . تا مردونیه زنده بود استقلال یونان در معرض خطر بود ولی در جنگ (( پلاته ) ) سردار ایرانی کشته شد و یونانیان توانستند استقلال خود را محفوظ دارند .در تابستان ۴۶۵ ق .م .خواجه سرای شاهنشاه با مساعدت رئیس پاسبانان سلطنتی ابتدا خشیارشا و بعد پسر ارشدش درایوش را بقتل رسانید .یا خشیارشای دوم . شاهنشاه هخامنشی ( جل. و مقت. ۴۲۴ ق م. ) پسر اردشیر دراز دست . وی فقط ۴۵ روز سلطنت کرد و بدست برادرخود ((سغدیان ) ) کشته شد.
خشایارشا پسر داریوش کبیر پادشاه ایرانست مادر او آتس سا دختر کوروش بزرگ بود و در سن ۳۵ سالگی بتخت نشست .

معنی کلمه خشایارشا در فرهنگ اسم ها

اسم: خشایارشا (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: khashayar sha) (فارسی: خشایارشا) (انگلیسی: khashayar sha)
معنی: شاه دلیر نام پسر داریوش پادشاه هخامنشی، مرکب از خشیه به معنای شاه و ارش به معنی مرد دلیر

معنی کلمه خشایارشا در ویکی واژه

ولیعهد داریوش‌بزرگ که جانشین او گشت و تا اراضی شرق اروپا کشورگشایی نمود. در قدیم اسم آماده و رایج برای تازه متولد شده وجود نداشت، تمام اسم‌های کهن نوعی صفت بوده که بر اثر فعلی که از کسی برمی‌خواست و برجسته و نادر بود لقب او می‌شد. خشایار نیز از این قاعده مستثنا نبوده، ظاهرا صاحب اسم یا لقب کسی بوده که همه کارها توسط او، به خیر و خوشی خاتمه می‌یافت.[۱]
↑ خشایارشا شاهزاده و پهلوانی بنام بوده ولی در شاهنامه مفقود است. اگر او با اسفندیار قیاس گردد و این قیاس درست است پس داریوش‌بزرگ همان گشتاسپ است، ولی هم شاهنامه و هم سایر منابع کهن گشتاسپ را پدر داریوش معرفی می‌کنند؛ بدین منوال اگر ویشتاسپه همان گشتاسپ باشد و داریوش‌بزرگ همان اسفندیار پس باید بهمن اسفندیار مترداف خشایارشا باشد، ولی بهمن‌اسفندیار نقش ضعیف و ضد دین در شاهنامه دارد که قابل مقایسه با خشایارشا تاریخی نیست.

جملاتی از کاربرد کلمه خشایارشا

آتوسا یا هُتوسا (حدود ۵۵۰ پ‌م – ۴۸۵ پ. م) دختر کوروش بزرگ و کاساندان، همسر پادشاه هخامنشی داریوش بزرگ و مادر خشایارشا بود. آتوسا تاثیرگذارترین همسر داریوش بزرگ بوده و خصلت‌هایی نظیر قدرت‌طلبی، درایت و اقتدار داشته است.
در کتاب دانیال (۹٫۱) مشکل ارجاعی به اخشورش مادی، پدر داریوش وجود دارد. هیچ فردی از ماد، با نام خشایارشا (اخشورش) به دنیا نیامده، و هرگز فرد مادی پسری به نام داریوش نداشته‌است.
هدیش به معنای جای بلند است و چون خشایارشا نام زن دوم او هدیش بوده است نام کاخ خود را هدیش می‌گذارد این کاخ در جنوبی‌ترین قسمت صفه قرار دارد و قسمت‌های زیادی از کف از خود کوه است.
زر و سیم پس دختر بردیا نثار قدوم خشایارشا
بالاخره خشایارشا تصمیم به جنگ با یونان گرفت و بدون شک، نیروی بی‌سابقه‌ای را تجهیز کرد؛ اما البته این نیرو آن‌قدر هم که هرودوت ادعا می‌کند، نمی‌توانست به یک ارتش میلیونی بالغ بوده باشد، چرا که چنین تعدادی سپاه و وسایل اگر هم تجهیزش برای خشایارشا ممکن می‌شد، تهیهٔ وسایل و آذوقهٔ آن در سرزمینهای تراکیه و مقدونیه میسر نبود؛ با این حال، اینکه هرودوت می‌گوید چهل و هشت گونه از اقوام مختلف درین سپاه وجود داشته‌اند، ممکن است که درست باشد.
شرابی که از او خشایارشا بنوشید و شد بر جهان پادشا
چگونه برد خشایارشا سپه به اروپ چگونه کرد از آن تنگنای بحر گذر
از دیگر گواه‌هایی که به درستی استر می‌آورند، سخن کلاینز دربارهٔ زمان پیری آماستری است. او برداشت رایت از سرنگونی و همراهی (آماستری/ وشتی) را نادرست می‌انگارد. رایت می‌گوید: «دشواری دیدگاه رایت این است که (آماستری/ وشتی) که در استر در سال سوم پادشاهی خشایارشا (۴۸۳/۴) سرنگون شد، بر اساس گفتهٔ هرودوت دست کم در بخشی از مبارزهٔ خشایارشا علیه یونان (۴۸۱–۴۷۹ پ. م) همراه اوست.»
روایت کتزیاس از تاریخ کوروش و کمبوجیه داستان‌هایی منقول از حماسه ایرانی است که نشانه‌هایی از آن را در کوروش نامه نیز می‌توان یافت. برای تکمیل سیاهه داستان‌های پارسی و شاید مادی باید از دو کتاب استر و اندرز اَحیقر نام برد. کتاب استر که افسانه‌ای یهودی و متعلق به دوران خشایارشا است، به صورت غیرمستقیم، ماخذی درخور توجه دربارهٔ تاریخ تمدن هخامنشی به‌شمار می‌آید. داستان احیقر که در آشور به وقع پیوسته و از دیرباز در آسیا شهرت داشته‌است، مشابهت‌هایی با داستان بزرگمهر دارد و احتمالاً دارای اصل ایرانی است.