معنی کلمه خرداد در لغت نامه دهخدا
ماه خرداد بر تو فرخ باد
آفرین باد بر مه خرداد.فرخی.ز جور لشکر خرداد ومرداد
تواند داد ما را هیچکس داد؟ناصرخسرو.محالست این طمع هیهات هیهات
کسی دیدی که دادش داد خرداد
زبهر آنکه تا در دامت آرد
چو مرغان مر ترا خرداد خور داد.ناصرخسرو.کرا خورداد گیتی مرد بایدْش
از آن آید پس خرداد مرداد.ناصرخسرو.زینت باغ ماه خرداد است
گر بباده گرایی از داد است.مسعودسعد ( دیوان چ رشید یاسمی ص 655 ).فروغ روی و رایت گر فتد بر تیره شب گردد
ز روز آخر خرداد روشن تر شب یلدا.مسعودسعد.- کارخانه خرداد ؛ کنایه از موقع روییدن گیاهها :
بزوج نامیه نقش بهار می بندد
نسیم خلق تو در کارخانه خرداد.سیف اسفرنگی ( از جهانگیری ). || نام روز ششم باشد از هر ماه شمسی و فارسیان در این روز عید کنند بنابر قاعده کلی که میان ایشان مقرر است که چون نام ماه و نام روز موافق باشد جشن و عید نمایند و این جشن را جشن خردادگان خوانند. نیک است در این روز طلب حاجات از ملائکه و فرشته هاکردن و زن خواستن. ( از برهان قاطع ) ( از انجمن آرای ناصری ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) :
پراندیشه از بلخ شد سوی ری
بخرداد فرخنده از ماه دی.فردوسی.مه اردیبهشت و روز خرداد
جهان از خرمی چون کرخ بغداد.( ویس و رامین ).- خردادروز ؛ روز خرداد.
برون رفت شادان بخردادروز
بنیک اختر و فال گیتی فروز.فردوسی. || ( اِخ ) نام فرشته ای است که موکل است بر آبها و درختان ، امور و مصالحی که در ماه خرداد واقع شود بدو تعلق دارد. رب النوع جهنم. مالک دوزخ :
چو زردشت از آنجای برگاشت روی