جوار

جوار

معنی کلمه جوار در لغت نامه دهخدا

جؤار. [ ج ُ آ ] ( ع اِ ) بانگ گاو. از اخفش نقل است که بعضی قراء «عِجلاً جَسَداً له خُوارٌ» را«جؤار» ( قرآن 148/7 ) خوانده اند. || قی. || ( مص ) بیماری ریخ زدن مردم را. ( منتهی الارب ). سلاح یأخذ الانسان فیجأر منه. ( تاج العروس ).
جوار. [ ج َ ] ( ع اِ ) آب بسیار و عمیق. ( اقرب الموارد ). آب بسیار و دورتک. ( منتهی الارب ). || صحن گرداگرد سرای و پیرامن آن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || کشتی ها، و آن لغتی است در جواری و هذا غریب. ( منتهی الارب ): جوار منشئات ؛ کشتیهای بادبان برکشیده. ( ترجمان علامه ترتیب جرجانی ). || جَوار. ج ِ جاریه. زنان جوان. رجوع به جواری شود.
جوار. [ ج َوْوا ] ( ع ص ) کشاورز. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
جوار. [ ج ِ ] ( ع اِ ) عهد. پیمان. || امان : هو فی جواری ؛ ای فی عهدی و امانی. ( اقرب الموارد ). زنهار. ( منتهی الارب ).
جوار. [ ج ِ ] ( ع مص ) همسایگی کردن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || در زنهار کسی شدن. || زنهار دادن کسی را. امان دادن بکسی. ( منتهی الارب ). || ( اِمص ) همسایگی : غوکی در جوار ماری وطن داشت. ( کلیله و دمنه ).
- حق جوار؛ حق همسایگی :
رنجور شود خاطری که بر من
بر مدح تو حق جوار دارد.مسعودسعد.|| ( اِ ) پناه.
جوار. [ ج ُ ] ( ع مص ) همسایگی کردن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || در زنهار کسی شدن. ( منتهی الارب ). || رجوع به جِوار شود. || اعتکاف کردن در مسجد. ( اقرب الموارد ).
جوار. [ ج َ ] ( اِخ ) ( شعب... ) جایی است در حجاز نزدیک مدینه که در دیار مزینه قرار دارد. ( معجم البلدان ).

معنی کلمه جوار در فرهنگ معین

(جِ ) [ ع . ] (اِ. ) همسایگی ، نزدیکی .

معنی کلمه جوار در فرهنگ عمید

همسایگی.

معنی کلمه جوار در فرهنگ فارسی

امان، عهد، پناه وزنهار، همسایگی
( اسم ) ۱- همسایگی نزدیکی .۲- پناه زنهار.
بانگ گاو

معنی کلمه جوار در دانشنامه عمومی

جوار یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که در استان جبل لبنان واقع شده است. جوار ۰٫۹۶ کیلومتر مربع مساحت و ۸۷۹ نفر جمعیت دارد و ۹۲۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

معنی کلمه جوار در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جِوار، رسم عرب در عصر جاهلی که براساس آن فرد یا قبیله ضعیف در پناه فرد یا قبیله قوی قرار می گرفت و در اسلام نیز با تغییراتی تأیید شد.
جوار در لغت به معنای پناهندگی و حمایت ، مُجار یا مستجیر پناهنده و مُجیر پناه دهنده است .واژه جار از اضداد و به دو معناست : پناه دهنده و پناه جوینده .
کاربرد
با توجه به کاربرد این واژه در زبان عربی کهن و در سنگ نبشته رأس شَمرَه و پیوند آن با واژگان مشابه در زبانهای سامی ، معلوم می شود که جوار از سنّتهای اقوام سامی بوده است .جوار در دوره جاهلیت .در نظام قبیله ای و زندگی بیابانی جزیره العرب ، که امنیت و قدرت مرکزی وجود نداشت ، جوار رسمی مهم و ارزشی اجتماعی برای برقراری امنیت به شمار می رفت و همچون جنگاوری و غارتگری ، خصلتی ستوده و از افتخارات محسوب می شد، زیرا پناه دادن به افراد ضعیف ، نشانه نیرومندی و جوانمردی و بزرگواری بود و برخی اشراف عرب بدین فضیلت شهره بودند ازاین رو، همواره در ادبیات عرب به نیکی کردن به پناهنده و رعایت حقوق وی و حمایت از او سفارش ، و واگذاشتن وی نکوهش شده است.
راه جوار
نُعمان بن مُنذر ، آخرین شاه لَخمی حیره ، در خطبه ای ضمن یاد کردن از فضائل عرب ، گفته که اگر کسی از آنان آگاه شود که پناهنده شان کشته شده است ، آرام نمی گیرد مگر که قبیله جنایتکار را از بین ببرد یا قبیله خود را فدا کند. در واقع ، جانبازی در راه جوار بالاترین درجه وفا به پیمان و مرگِ افتخارآمیز بود. گاه فرد عرب به کسانی از قبیله دشمن پناه می داد، به گونه ای که این کار، از فرط بزرگواری ، مَثَل می شد. گاه اعراب به حیوانات نیز پناه می دادند، چنان که مُدلج بن سوید طائی ملخهایی را که به خیمه او پناه برده بودند از دست شکارچیان رهانید و از همین جا مَثَل « احمی «من مجیرالجَراد» (حمایت کننده تر از پناه دهنده ملخ ها) پدید آمد.
زشت ترین عیب
...

معنی کلمه جوار در ویکی واژه

همسایگی، نزدیکی.

جملاتی از کاربرد کلمه جوار

نخستین نمایشنامه در ارومیه در سال ۱۸۹۷ میلادی اجرا شد. در خوی در جوار مدرسه ارمنیان سالن کوچک ولی مناسبی برای تئاتر بنا کردند. ارمنیان در اردبیل و مراغه نیز در حیاط مدرسه سالن‌های تئاتر ساختند. به‌طور کلی در شهرها و روستاهای ارمنی‌نشین آذربایجان هر جا که مدرسه‌ای وجود داشت تئاتر نیز در جوار آن به وجود می‌آمد.
گرچه پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی و به همت علمای طراز اول همچونسیدحسین شاهرودی و محمد کاظم دامغانی و سید احمد مدرس یزدی و برخی دیگر از بزرگان، حوزه علمیه مشهد مجدد احیا شده بود و دروس سطح و خارج برگزار می‌شد، اما خلأ ستاره‌ای فروزان که سکان هدایت را برعهده بگیرد کاملاً مشهود بود، بدین سبب سید محمد هادی میلانی به عنوان بهترین گزینه رهسپار جوار علی بن موسی الرضا گردید.
من بیمار را جوار تو هست بخوشی همچو سایه دیواری
ملت به جوار تو بیاسود چون صید به دودمان کعبه
خاک از فروغ نفخش قبله فرشته آمد کب از جوار آتش همطبع آتش آمد
ما دست صلح و حسن همجواری به سوی همه کشورهای همسایه و ملت‌های آن‌ها دراز می‌کنیم و آنان را به همکاری و همیاری با ملت مستقل یهود در سرزمین پدری او فرا می‌خوانیم. کشور اسرائیل حاضر است سهم خود را در تلاش مشترک برای پیشبرد سراسر کشورهای خاورمیانه ایفا کند.
این روستا در نزدیکی سیلوی گندم شهر و همچنین در جوار ایستگاه راه آهن سراسری شهرستان نکا قرار دارد
بدانک چون روح انسان را از قربت و جوار رب العالمین بعالم قالب و ظلمت
از نظر توزیع جغرافیایی، نیمی از کل ایرانیان مقیم آمریکا در کالیفرنیا متمرکز شده‌اند. در این میان تهرانجلس دارای شهرت همگانی در میان ایرانیان است. با این حال گروه‌های بسیار بزرگی از ایرانیان آمریکایی نیز در ایالت نیویورک، شهرهای مختلف تگزاس، و مناطق همجوار واشینگتن دی سی در ویرجینیا و مریلند و نیز در شهرهای سیاتل و آتلانتا سکونت دارند و تقریباً هر دانشگاه بزرگ آمریکایی یک باشگاه دانشجویی یا انجمن ایرانی یا فارسی‌زبان دارد.
ز شاعران منم اندر جوار خدمت تو عزیز دار مرا اندر این خجسته جوار
سید ابوالقاسم دهکردی سرانجام در سن ۸۱ سالگی در شب یکشنبه ۲۲ دی ۱۳۱۳ (ششم شوال ۱۳۵۳) درگذشت و در جوار مقبره زینب بنت موسی بن جعفر در ارزنان اصفهان به خاک سپرده شد.
پیمانهٔ دلها تهی از خون جگر نیست همکاسه شدن لازمهٔ قرب و جوار است
در جوار نبی مطلبی یا مزار علی عمرانی
هم جلوه‌گاه دولت و دین بر جناب وی هم بارگاه فتح و ظفر در جوار اوست
فقه اعضا و جوارح را درست کرده ای در فقه نفس روح سست
این موافقتنامه برای ایران و هم برای بحرین از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود زیرا تعداد میدان‌های نفتی واقع در منطقه‌های نشانه‌گذاشته قابل‌توجه بود و از نظر بحرین و ناظران نفتی نیز همکاری‌های ایران و بحرین در زمینهٔ اکتشاف استخراج نفت در مناطق همجوار خط نشانه‌گذاری‌شده اهمیت فراوان داشت.
در جوار حرمش عرش مشرف بسجود در دیار کرمش جود موظف بنیاز
همچنان این ولسوالی دارای یک معدن بزرگ کچ می‌باشد که توسط شرکت‌های کوچک خصوصی کندن کاری و پخته گردیده به ولسوالی‌های همجوار، صادر می‌گردد.