تنبیه کردن

معنی کلمه تنبیه کردن در لغت نامه دهخدا

تنبیه کردن. [ تَم ْ ک َ دَ] ( مص مرکب ) چوب زدن و کتک زدن و سیاست کردن. ( ناظم الاطباء ). || آگاه کردن. ( ناظم الاطباء ).
- تنبیه و تأکید کردن ؛ باربار و بسختی نصیحت کردن. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه تنبیه کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- بیدار کردنهوشیار ساختن . ۲ - آگاه کردن . ۳ - گوشمال دادن مجازات کردن .

معنی کلمه تنبیه کردن در ویکی واژه

punire

جملاتی از کاربرد کلمه تنبیه کردن

در برخی از فرهنگ‌ها، تنبیه کردن زنان، توسط مرد خانواده یا شوهر وجود دارد و در برخی موارد از رسم‌های رایج است. این نوع تنبیه که از آن به عنوان خشونت‌های خانگی هم یاد می‌شود به خاطر افزونی قدرت فیزیکی مرد نسبت به زن یا اینکه به‌طور سنتی مرد رئیس خانواده است بر روی زنان نسبت به مردان بیشتر صورت می‌گیرد. همچنین درکونی زدن در بخشی از بازی‌های جنسی برای برانگیختن شهوت و تحریک جنسی نیز به روش‌های مختلف به کار می‌رود.
«در آن موقع چاروادارهای همدانی که زیر توپخانه دولت امپراطوری روس بودند، می‌رفتند در دهات و صدمات زیاری به مردم می‌زدند و چه مالهایی را که از آن دهات می‌آوردند به شهر و توی انبارهای جو و کاه قشون روس مخفی می‌کردند و می‌فروختند. بنده بودم که دادم آن انبارها را باز کردند و تمام انبارها را ریختند بیرون و تمام مال مردم را به صاحبانش دادم و در توی چهار سوی عراق چاروادارهای همدانی را دادم بستند به سه‌پایه و تنبیه کردند».