کتک زدن

معنی کلمه کتک زدن در لغت نامه دهخدا

کتک زدن. [ ک ُ ت َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) سیاست کردن. آزردن. جفا نمودن. ( ناظم الاطباء ). کسی را مورد ضرب ( کتک ) قرار دادن. ( فرهنگ فارسی معین ). زدن با هر چیز. زدن با دست یا چوب و امثال آن. زدن برای شکنجه.

معنی کلمه کتک زدن در فرهنگ معین

( ~ . زَ دَ ) (مص م . ) تنبیه بدنی کردن .

معنی کلمه کتک زدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) کسی را مورد ضرب ( کتک ) قرار دادن : [ فنی را کتک سختی زدم ... ] ( یکی بود یکی نبود )

معنی کلمه کتک زدن در ویکی واژه

picchiare
تنبیه بدنی کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه کتک زدن

آرسابر (به یونانی: Ἀρσαβήρ، برگرفته از نام ارمنی آرشاویر) نجیب‌زاده‌ای بیزانسی با تبار ارمنی بود. او در فوریهٔ سال ۸۰۸ میلادی از سوی گروهی از صاحب‌منصبان سکولار و کلیسایی که از شیوهٔ حکومتداری نیکه‌فوروس یکم، امپراتور وقت بیزانس ناراضی بوده و علیهش دسیسه‌چینی کرده بودند به‌عنوان امپراتور جدید انتخاب شد. اما نیکه‌فوروس از نقشهٔ آنان آگاهی یافت و حکم به دستگیری توطئه‌گران داد. آنها را کتک زدند و پس از مصادرهٔ اموالشان تبعید نمودند. آرسابر را نیز پس از آنکه سرش را تراشیدند به صومعه‌ای در بیتینی تبعید کردند.
پس از آن کانر موهایش را تراشید و به شکل موهاوک‌ها درآورد. همچنین بر صورتش به رسم آن‌ها خطوط جنگی کشید. در مراسم خاکسپاری هیثم، کانر به خاطر مصدومیت‌هایش به راحتی توسط مزدوران لی دستگیر می‌شود. لی که از مرگ هیثم خشمگین است می‌گوید کانر را نمی‌کشد تا ببیند که او هر چه در دنیا دوست دارد را چگونه نابود می‌کند. سپس به مزدورانش می‌گوید هرطور دوست دارند با کانر رفتار کنند و می‌رود. مزدوران نیز شروع به کتک زدن کانر می‌کنند. کانر مخفیانه سوار یک کشتی زندان بریتانیایی می‌شود و درمی‌یابد که لی پیش از کشتن افسر فرمانده در بوستون بوده‌است.
حذرای حسود جنون حسب ‌که به حکم آگهی ادب مثلی‌که بیدل مازند به تو نیست‌ کم ز کتک زدن
تفسیر محافظه کارانه (سنتی قدیمی) از آیه ۳۴ سورهٔ نساء در قرآن در باب روابط زناشویی به این نتیجه می‌رسد که کتک زدن زن جایز است. بقیهٔ تفاسیر آیه ادعا می‌کنند که آیه زدن یک زن را تأیید نمی‌کند، بلکه از جدا شدن از او پشتیبانی می‌کند. تفاوت‌ها در تفاسیر به خاطر وجود مکاتب مختلف فقه اسلامی، گذشته‌ها و سیاست‌های مختلف موسسات دینی، تغییر مذهب‌ها، اصلاحات و تحصیلات می‌باشد.